نخستين فردى كه به پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله ملحق مى گردد
سرانجام، هنگام وفات پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله فرا رسيد، حضرتش در آن لحظات حسّاس، دخترش فاطمه عليها السلام را خواند و آهسته به او چيزى گفت; فاطمه عليها السلام گريست. ديگر بار او را فرا خواند و آهسته به او چيزى گفت; فاطمه عليها السلام خنديد(1).
هنگامى كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله دار فانى را وداع گفت، عايشه، فاطمه عليها السلام را سوگند داد تا اين راز را باز گويد تا بداند كه پيامبر صلّى اللّه عليه وآله به او چه گفته است.
فاطمه عليها السلام فرمود:
«سارّني رسول اللّه (أو: سارّني النبيّ) فأخبرني أنّه يقبض في وجعه هذا فبكيتُ، ثمّ سارّني فأخبرني أنّي أوّل أهل بيته أتْبعه فضحكتُ»
«پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله(2) آهسته به من گفت كه در اين بيمارى، دار فانى را وداع خواهد گفت; من گريستم. آن گاه ديگر بار آهسته به من خبر داد كه من نخستين فرد از اهل بيتش هستم كه در پى او خواهم رفت; پس من خنديدم».
اين حديث در صحيح مُسلم و بُخارى و سنن تِرمذى و المستدرك حاكم و كتاب هاى ديگر نيز آمده است(3).
(1) در برخى از عبارات اين حديث آمده است كه راز گويى پيامبر صلّى اللّه عليه وآله با فاطمه عليها السلام، بر عايشه گران آمد.
(2) على رغم اين كه در منابع اهل سنّت درود و صلوات پس از نام مبارك پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله به صورت ناقص (ابتر) آمده است، ما طبق فرمايش حضرتش، درود و صلوات را به صورت كامل آورده ايم.
(3) صحيح بُخارى / كتاب بدء الخلق، صحيح مُسلم، فضائل فاطمه، صحيح تِرمذى و المستدرك: 4 / 272.