برخى كينه توزى ها نسبت به على و زهرا عليهما السلام
شكى وجود ندارد كه با كنترل شديدى كه نسبت به نشر روايات و احاديث معصومين عليهم السلام بود و با وجود دخل و تصرّف هايى كه از سوى محدّثان و راويان اهل سنّت، در احاديث اعمال مى گرديد و نيز با توجّه به منعِ خلفا از نقل احاديث مهم و نيز سوزاندن، پاره كردن و از بين بردن كتاب هايى كه چنين احاديثى در آن ها درج شده بود، لذا نمى توان انتظار داشت كه وقايع مربوط به مظلوميّت حضرت زهرا عليها السلام با تمام جزئيّات آن، به صورت صحيح نقل شده و به دست ما رسيده باشد، بلكه ما فقط مى توانيم به اندكى از آن اندك، كه تنها برخى از محدّثان و مورّخان ـ با تمام آن مشكلات و موانع و از پس آن همه پرده پوشى ها و درگيرى ها ـ روايت كرده اند، دست يابيم.
رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله به اهل بيتش خبر داده بود كه اين امّت، بعد از من به شما خيانت خواهند كرد و اينان، كينه هاى خود را بروز داده و انتقام خواهند گرفت.
يعنى با آزار دادن پاره تن پيامبر عليها السلام از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله انتقام خواهند گرفت; چرا كه او پاره تن و تكه اى از وجود پيامبر صلّى اللّه عليه وآله است و به همين دليل، انتقام از حضرت زهرا عليها السلام، همان انتقام از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله است. اين پاره تن در ميان اين امّت باقى مانده بود تا آن كه اين امّت، امتحان شوند و آن ها، آن چه در دل نهفته دارند، آشكار سازند.
آرى، زودتر از زود اين امتحان واقع شد و پس از مدّت زمانى كوتاه، اين پاره تن رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله به سوى او بازگشت و به او ملحق شد.
ما هرگز انتظار نداريم كه به تمام اين مسائل، آن هم به صورت تفصيلى، دسترسى پيدا كنيم; بلكه اگر پنجاه درصد آن را نيز بيابيم، مى توانيم پنجاه درصد ديگر را استنباط كنيم و بفهميم.
اكنون آشنا شديم كه چگونه روايات را تحريف مى كردند، تا جايى كه نقل حاكى از سخن تند و ناگوار ابوسُفيان در مورد پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله را تحريف كردند و نام ابوسفيان را از آن ميان برداشتند و به جاى آن، عبارت «مردى گفت» را نهادند!
بنا بر اين، شما چگونه انتظار داريد كه راويان، همه رخدادهايى را كه پس از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله واقع شده است را براى ما بازگو كنند؟ چگونه توقّع داريد كه راويان اخبار، بتوانند همه آن حوادث تلخ و ناگوار را بازگو نمايند؟
امّا از سوى ديگر، خداوند لطف خود را از بندگانش دريغ نفرموده و با وجود آن همه ديوارهاى بلند و جلوگيرى هاى شديد و تهديدهاى فراوانى كه در نقل روايات رخ نموده است، باز هم در اين باره، گوشه هايى از اخبار و احاديث به دست ما رسيده است تا راه حقّ و باطل از يكديگر تميز داده شود.
گفتنى است كه ما در اين نوشتار فقط از مصادر مهمّ اهل سنّت نقل قول مى كنيم و به هيچ عنوان به آن چه در كتاب هاى شيعه آمده است، استناد نمى نماييم. تلاش ما در اين است كه تا حدّ امكان، از كهن ترين منابع استفاده كنيم و از تأليفاتى كه در قرن هاى اخير سامان يافته اند، مطلبى را نقل ننماييم.