حديث جعلى و تغيير الفاظ آن
ابن روزبهان به ناچار با دروغ گويى و افترا به علاّمه حلّى رحمه الله، تتمه اى بر اين حديث جعلى، افزوده است. وى در پاسخ به سخنان علاّمه حلّى رحمه الله مى گويد:
چگونگى نقل اين حديث، از مهم ترين نشانه هاى عدم امانتدارى اين مرد (علاّمه حلّى) است و مى توان آن را دستمايه عدم اطمينان به روايات او قرار داد; وى براى دستيابى به هدف خود مبنى بر زير سؤال بردن روايات صحاح ستّه، بخشى از حديث مذكور را نقل كرده و از ذكر تتمه آن خوددارى نموده است. تتمه حديث مذكور بدين شرح است:
رسول خدا صلى الله عليه وآله پس از شنيدن سخنان زيد بن عمرو بن نفيل فرمود: ما نيز از گوشت قربانى مشركان و آن چه بدون «بسم الله» ذبح شده، تناول نمى كنيم. بنابراين، هر دو به خوردن غذا پرداختند.
اين مرد (علاّمه حلّى) براى زير سؤال بردن اين حديث، از ذكر تتمه آن خوددارى نموده است. از خدا مى خواهيم كه ما را از شرّ تعصّب ـ كه بد همدمى است ـ مصون دارد.1
اما بايد گفت كه ايرادات ابن روزبهان از علامه حلّى رحمه الله به خود وى باز مى گردد و عدم امانتدارى زيبنده خود اوست; چرا كه اين حديث در كتاب ذبائح صحيح بخارى به همين صورت است كه ذكر شد و علاّمه حلّى رحمه الله نيز به همين ترتيب به نقل آن پرداخته است. كتاب صحيح بخارى در دست رس همگان قرار دارد و براى اثبات صحّت گفته هاى ما مى توان به اصل اين كتاب مراجعه نمود!
بخارى اين حديث را در كتاب مناقب نيز ذكر كرده است، اما تتمه مورد ادّعاى ابن روزبهان در آن يافت نمى شود. در اين باب چنين آمده است:
باب «حديث زيد بن عمرو بن نفيل» محمّد بن ابوبكر، از سالم بن عبدالله بن عمر براى من اين گونه نقل كرد:
پيامبر صلى الله عليه وآله پيش از نزول وحى، در پايين «بلدح» با زيد بن عمرو بن نفيل ملاقات كرد. در اين هنگام سفره اى پيش روى پيامبر صلى الله عليه وآله گذاشتند و او از خوردن آن پرهيز نمود.
آن گاه زيد گفت: من از گوشت حيواناتى كه در برابر بتان قربانى مى كنيد تناول نمى كنم و فقط گوشت حيواناتى را مى خورم كه با ذكر «بسم الله» ذبح شده اند.
زيد بن عمرو از قربانى هاى قريش ايراد مى گرفت و مى گفت: گوسفند را خدا آفريده و آب آسمان و گياهان زمين را براى آن فراهم آورده است، اما شما براى انكار اين امر و بزرگداشت بت ها، گوسفندان را با ذكر سخنانى غير از «بسم الله»، ذبح مى كنيد.2
روشن شد كه علاّمه حلّى رحمه الله در نقل اين حديث به راه خيانت نرفته، چيزى بر آن نيفزوده و از آن كم نكرده است; بلكه اين ابن روزبهان است كه با نگارش تتمه مذكور و دفاع از بخارى و صحيحوى، دست به دامن دروغ پردازى شده است. بنابراين بايد در پاسخ وى گفت: اختراع تتمه اى براى اين حديث، از مهم ترين نشانه هاى عدم امانتدارى ابن روزبهان است و مى توان آن را دستمايه عدم اطمينان به روايات او قرار داد; چرا كه وى با اختراع اين تتمه در صدد دفاع از ايرادهاى مطرح شده عليه صحاح شش گانه بر آمده است. از خداوند مى خواهيم كه ما را از شرّ تعصّب ـ كه بد همدمى است ـ مصون دارد.
هم چنين با اين بيان روشن شد كه علماى اهل سنّت هر گاه خود را در تنگنا ببينند تلاش مى كنند تا از طريق افزايش يا كاهش الفاظ روايات، بر زشتى ها و رسوايى هاى برخى احاديث خود سرپوش نهند.
همان گونه كه گذشت ابن روزبهان با ادعاى افزون تر بودن الفاظ حديث مذكور، به دخل و تصرّف در آن مى پردازد.
محمّد بن يوسف صالحى دمشقى نيز به گونه اى ديگر، دخل و تصرّف در الفاظ حديث مذكور را سرلوحه كار خود ساخته و در كتاب سبل الهدى والرّشاد مى نويسد:
بخارى و بيهقى از طريق موسى بن عقبه، از سالم بن عبدالله بن عمر، از ابن عمر نقل كرده اند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله پيش از نزول وحى، در پايين «بلدح» با زيد بن عمرو بن نفيل ملاقات كرد. در اين هنگام سفره اى پر از گوشت پيش روى پيامبر صلى الله عليه وآله گذاشتند، اما وى از خوردن آن پرهيز نمود و به زيد گفت: من از گوشت حيواناتى كه در برابر بتان، قربانى مى كنيد تناول نمى كنم و فقط گوشت حيواناتى را مى خورم كه با ذكر «بسم الله» ذبح شده اند.
زيد بن عمرو از قربانى هاى قريش ايراد مى گرفت و مى گفت: گوسفند را خدا آفريده و آب آسمان و گياهان زمين را براى آن فراهم آورده است; اما شما براى انكار اين امر و بزرگداشت بتان، گوسفندان را با ذكر سخنانى غير از «بسم الله» ذبح مى كنيد.3
محمّد بن يوسف صالحى دمشقى با آگاهى از زشتى و رسوايى موجود در الفاظ اين حديث، به ناچار حرف جرّ «لام» را بر سر نام «زيد» آورده و اين گونه روايت كرده است:
ثمّ قال لزيد;
سپس به زيد گفت.
او رسول خدا صلى الله عليه وآله را به عنوان فاعل «قال» معرفى مى كند و جمله «من تناول نمى كنم» را به پيامبر صلى الله عليه وآله نسبت مى دهد…
اين در حالى است كه عبارت صحيح بخارى در بخش مناقب، بدون «لام» جرّ آمده و جمله بدين شكل است: «ثمّ قال زيد».
بنابراين در عبارت بخارى، فاعل فعل «قالَ» «زيد» بوده و جمله «من تناول نمى كنم» را «زيد» بر زبان رانده است!
ضمير فعل «أبى; پرهيز كرد» در روايت بخش مناقب را مى توان به رسول خدا صلى الله عليه وآله نسبت داد، اما از روايت بخش ذبائح، نمى توان چنين برداشتى نمود; زيرا در بخش ذبائح ـ و نيز در روايت جرجانى و اسماعيلى كه خواهد آمد ـ فعل «قدّم; دعوت نمود» آمده است و به همين جهت ضمير فعل «أبى; پرهيز كرد» نه به پيامبر صلى الله عليه وآله، بلكه به «زيد» برمى گردد… .
در عبارات بعد خواهد آمد كه احمد بن حنبل و برخى ديگر از پيشوايان اهل سنّت معتقدند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله گوشت قربانى بت ها را تناول كرد… بنابراين، ضمير موجود در فعل «أبى; پرهيز كرد» در حديث بخش مناقب نيز به «زيد» بازمى گردد، چرا كه احاديث متشابه يك ديگر را تفسير مى كنند.
بر همين اساس ابن حجر عسقلانى، زركشى، سهيلى، قسطلانى و برخى ديگر از شارحان حديث، فعل «أبى; پرهيز كرد» را به رسول خدا صلى الله عليه وآله نسبت مى دهند.
نتيجه آن كه همه اين ها يك حديث بيشتر نيستند و موضوع نيز يكى است; بنابراين همان گونه كه رسول خدا صلى الله عليه وآله در حديث بخش ذبائح، فاعل فعل «أبى; پرهيز كرد» نيست، در حديثى كه در بخش مناقب نيز وجود دارد، نمى تواند فاعل اين فعل باشد… چرا كه در غير اين صورت، حديث بخش مناقب، حديث بخش ذبائح را تكذيب مى كند و اشكال قوى تر و سكوتى بيشتر در برابر دليل و برهان، دامن علماى اهل سنّت را مى گيرد.
1 . إبطال الباطل ـ نسخه خطى.
2 . صحيح بخارى: 5 / 124.
3 . سبل الهدى والرشاد فى سيرة خير العباد: 2 / 182.