نگرشى به اسناد روايت
در بخش اول، مهم ترين سندهاى روايت ساختگى «ثقلين» را از كتاب هاى اهل سنّت نقل كرديم. پيش از آن كه به بررسى سندهاى اين روايت بپردازيم اشاره به چند مورد، ضرورى به نظر مى رسد.
1 ـ اين روايت، از روايت هايى است كه بُخارى و مسلم، از آن اعراض كرده اند و در دو كتاب شان كه به صحيحين معروف هستند آن را نياورده اند.
اين در حالى است كه اهل سنّت احاديث صحيح السند بسيارى را فقط به بهانه اين كه اين دو شيخ بر ترك آن اتفاق نظر دارند مورد استناد قرار نداده اند.
2 ـ اين روايت در هيچ يك از كتاب هاى ديگرى كه نزد اهل سنّت به صحاح معروف هستند، آورده نشده و در واقع اين روايتى است كه نويسندگان صحاح شش گانه و نويسندگان ديگر بر ترك آن اتفاق نظر دارند.
3 ـ اين روايت، در هيچ يك از مسانيد معتبرى همچون مسند احمد بن حنبل نيامده است. از طرفى از احمد نقل كرده اند كه گفته است: رواياتى كه در مسند نيامده اند، صحيح نيستند.
4 ـ بيشتر راويان اين روايت، به غرابت آن تصريح كرده اند.
حاكم نيشابورى در اين مورد مى نويسد: «بيان اعتصام به سنّت در اين خطبه، غريب است».
آن گاه حاكم نيشابورى بر صحّت سندِ خطبه مشتمل بر اعتصام به «عترت» تصريح مى كند.
سجزى ـ همان طور كه در كنز العمال آمده است ـ مى گويد: اين روايت به طور جدّ غريب است.
اكنون بايستى به بررسى اسناد اين روايت در كتاب هاى مذكور بپردازيم.
منو