مِسْوَر بن مخرمه
درباره مِسوَر همين بس كه چند نكته را بدانيم:
1 ـ او از ملازمان ابن زبير بود و ابن زبير كارى را بدون مشورت او انجام نمى داد.
وى پس از اين كه با سپاهيان شام جنگيد، در جريان سنگباران كعبه به دستور حَجّاج كشته شد و ابن زبير خود به كار غسل و كفن او پرداخت.
2 ـ هر گاه نام معاويه را بر زبان جارى مى كرد، بر او درود و صلوات مى فرستاد.
3 ـ خوارج با او رفت و آمد و مذاكرات خصوصى داشتند. آن ها مذهب و نظرات او را پذيرفته و خود را به او منسوب مى كردند(1).
اكنون كه به طور اجمال از احوال مِسْوَر و ارتباط او با سه گروه سرسخت از دشمنان اهل بيت عليهم السلام آشنا شديم، به آسانى به درستى و واقعيّت حديث مِسْوَر در موضوع خواستگارى پى ببريم.
ولى آن چه ذكر شد قسمتى از مطالبى است كه مى توان در خصوص اين راوى و اين روايت بيان كرد. بلكه علّت ديگرى وجود دارد كه پرده از رسوايى و پستى راوى افترازننده اين حديث برمى دارد; نكته چهارم را ملاحظه كنيد:
4 ـ مِسْوَر دو سال بعد از هجرت به دنيا آمد. بنا بر اين، زمانى كه پيامبر صلّى اللّه عليه وآله آن خطبه را مى خواند، چند سال داشته است؟!
اين نكته اى است كه در بخش آينده، در مورد آن ـ و مباحث ديگرى كه به اين حديث مربوط مى شود ـ بحث جامع و كاملى ارائه خواهيم كرد.
(1) سير اعلام النبلاء: 3 / 390 ـ 394، تهذيب التهذيب: 10 / 138.