2 . همه صحابى عادل اند
اين ديدگاه در بين دانشمندان اهل سنّت مشهور شده كه همه صحابه عادل و مورد اعتمادند و هيچ عيب و جرحى در آنان راه ندارد. از اين رو، روا نيست روايتى كه آنان نقل مى كنند تكذيب شود و به سخنانى كه از آنان نقل مى شود ايراد گرفت. گويى آنان به محض مصاحبت با پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله از هر خطا و اشتباه معصوم شده اند و از هر لغزشى محفوظ.
مزنى در اين زمينه مى گويد: همه صحابه مورد اعتماد و امين هستند.1
خطيب بغدادى مى گويد: عدالت صحابه ثابت و روشن است.2
ابن حزم اندلسى مى گويد: به يقين همه صحابه اهل بهشت هستند.3
گفتنى است كه ابن عبدالبرّ، ابن اثير جزرى، غزالى و ديگر دانشمندان اهل سنّت نيز به اين گفتار تصريح كرده اند.4
از طرفى، برخى از عالمان اهل سنّت هم چون ابن حجر عسقلانى و ابن عبدالبرّ ادّعا كرده اند كه اين ديدگاه مورد اتّفاق نظر تمام دانشمندان است.5
روشن است كه گفتار گروهى از پيشوايان بزرگ آنان، اين اتّفاق نظر را تكذيب مى كند؛ چرا كه آنان اين گفتار را به بيشتر علما نسبت داده اند نه همه آن ها. ابن حاجب در ضمن طرح مسئله اى گويد:
بيشتر علما بر عدالت صحابه قائل اند، برخى گفته اند: صحابه نيز همانند ديگر مردم هستند. برخى ديگر گفته اند: صحابه تا در فتنه اى وارد نشده اند عادل اند؛ ولى كسانى كه در فتنه ها و آشوب ها وارد شده اند عدالت آنان پذيرفته نيست؛ چرا كه فاسق، معلوم و معيّن نيست. معتزلى ها در اين باره گفته اند: همه صحابه عادل اند مگر افرادى كه با على عليه السلام جنگيدند… .6
البتّه در كتاب جمع الجوامع و شرح آن نيز چنين آمده است، آن جا كه گويد:
بيشتر عالمان به عدالت صحابه قائل اند و به نقل روايت و آوردن شاهد… نيازى نيست. آن گاه در اين دو كتاب به نقل نظريه هاى ديگرى پرداخته شده است.7
فراتر اين كه گروهى از دانشمندان اهل سنّت به صراحت بيان داشته اند كه صحابه نيز همانند ديگر مردم هستند كه در بين آن ها افراد عادل و غير عادل وجود دارد… .
از اين گروه مى توان افراد ذيل را نام برد: سعدالدين تفتازانى، مازرى شارح كتاب البرهان، ابن عماد حنبلى و بزرگان ديگرى هم چون قاضى القضاة شوكانى و از متأخّران دانشمندانى چون شيخ محمود ابوريه، شيخ محمّد عبده، سيد محمد بن عقيل علوى، سيد محمّد رشيد رضا نگارنده المنار في تفسير القرآن، شيخ مقبلى نويسنده العلم الشامخ و شيخ مصطفى صادق رافعى نگارنده كتاب اعجاز القرآن… .8
واضح است كه همين ديدگاه مطابق با رأى و ديدگاه شيعه امامى است.
1 . در آينده سخن مزنى را بيان خواهيم كرد.
2 . الكفايه في علم الروايه: 46 ـ 49. اين سخن را ابن حجر عسقلانى در الاصابه: 1 / 162 و 163 از او نقل كرده است.
3 . الاصابه: 1 / 163.
4 . الاستيعاب: 1 / 117، 118 و 129، اسد الغابه: 1 / 110، احياء علوم الدين: 1 / 93 و 115.
5 . الاصابه: 1 / 162، الاستيعاب: 1 / 129.
6 . المختصر: 2 / 67. در شرح المختصر نيز همين گونه آمده است.
7 . النصائح الكافيه: 166.
8 . شرح المقاصد: 5 / 310 و 311، الاصابه: 1 / 163، النصائح الكافيه: 167 و 168 و در ص 168 به نقل از آلوسى و 160 ـ 186. إرشاد الفحول: 158، شيخ المضيره ابوهريره: 101، اضواء على السنة المحمديه: 322 و 339.