نگاهى به شرح حال ابوالحسن دارقُطْنى
كتاب هاى رجالى و تاريخى مملوّ از ستايش دارقُطْنى است. ذهبى او را اين گونه توصيف مى كند:
دارقُطْنى، ابوالحسن على بن عمر بن احمد بغدادى، حافظ مشهور و نويسنده كتاب هايى است… حاكم از او نام برده و مى گويد: دارقُطْنى در حفظ، فهم، ورع و پارسايى يگانه زمان خود شد، و در ميان قاريان و نحويون امام شد. او را فراتر از آن چه برايم وصف شده بود يافتم. وى داراى مصنّفاتى است كه ذكر نام آن ها به طول مى انجامد.
ذهبى ادامه مى دهد كه خطيب بغدادى در مورد او مى گويد:
وى يگانه عصر خود و فرد بى نظيرى بود كه پناهگاه روزگارش بود و امام زمان خود به شمار مى آمد… .
قاضى ابوطيّب طبرى در مورد او اين گونه ابراز مى دارد: دارقُطْنى در حديث اميرالمؤمنين!! بود(1).
ابن كثير در وصف او مى گويد:
او حافظ بزرگ و از مدّت ها قبل تا زمان حاضر استاد اين رشته بود… وى يگانه بى نظير و پيشواى روزگار خود بود… او داراى آن كتاب مشهور است.
ابن كثير مى گويد كه ابن جوزى به وصف او پرداخته و مى گويد:
او ويژگى هايى از قبيل: معرفت حديث، علم به قراءات، نحو، فقه و شعر را در خود جمع كرده بود. پيشوايى در علوم، عدالت و صحّت عقيده نيز در او جمع بود(2).
شرح حال او نيز در كتاب هاى معتبر اهل سنّت وجود دارد(3).
(1) العبر: 2 / 167.
(2) البداية والنهايه: 11 / 362.
(3) ر.ك وفيات الاعيان: 2 / 459، تاريخ بغداد: 12 / 34، النّجوم الزّاهره: 4 / 172، طبقات الشّافعيه: 3 / 462، طبقات القرّاء: 1 / 558 و منابعى ديگر.