نقد سند
اكنون كه اين اسناد را با تفصيل نقل كرديم، جا دارد كه راويان آن را نيز نقد و بررسى نماييم.
در همه اين اسانيد اين عبارت آمده است: مسلم بن صالح، از حَمّاد بن دليل، از عمر بن نافع، از عمرو بن هرم.
اين راويان از نظر رجال شناسان قابل قبول نيستند. در مورد عمرو بن هرم دانستيد كه او مورد طعن و قدح واقع شده است.
از طرفى يحيى بن مَعين درباره عمر بن نافع مى گويد: حديث عمر اهميّت ندارد(1).
از ابن سعد نقل شده كه در مورد او گفته است: به حديث او احتجاج نمى شود(2).
در مورد حَمّاد بن دليل نيز رجال شناسان اين گونه اظهار نظر كرده اند: ابن عَدى نام او را در كتاب الكامل فى الضّعفاء آورده است.
ذهبى نيز او را در المغنى فى الضّعفاء(3) و در ميزان الاعتدال فى نقد الرّجال آورده و مى افزايد: ابوالفتح ازدى و ديگران او را ضعيف دانسته اند(4).
ابن جوزى نيز نام او را در الضعفاء آورده است(5).
امّا در مورد مسلم بن صالح بايد بگوييم كه تا كنون او را نشناخته ايم.
(1) الكامل فى الضعفاء: 6 / 93.
(2) تهذيب التهذيب: 7 / 423.
(3) المغنى فى الضعفاء: 1 / 286.
(4) ميزان الاعتدال: 2 / 359.
(5) كتاب الضعفاء والمتروكين: 1 / 233، رك: حاشيه تهذيب الكمال: 7 / 236.