پاسخ دوم:
اگر ترك اولى را بر انبياء پيشين جايز بدانيم، تمام قضايائى را كه ظاهرى بر خلاف عصمت دارند را بر ترك اولى حمل مى كنيم. از طرفى ديگر اگر قائل به جواز صدور ترك اولى نشديم، بايد گفت هر آن چه از آن ها واقع شده صحّت دارد، ولى مامصحلت آن را درك نمى كنيم; چنان كه در داستان حضرت موسى و خضر مصلحت كارهايى هم چون سوراخ كردن كشتى و امورى از اين قبيل براى حضرت موسى روشن نبود و پاسخ حضرت خضر نيز همين بود كه تو مصلحت اين كارها را نمى دانى.1
صلح امام حسن مجتبى سلام الله عليه با معاويه نيز در زمره چنين امورى است. صلحى كه مورد اعتراض برخى از اصحاب آن حضرت قرار مى گيرد; اشخاصى كه جاهلند و مصلحت را نمى دانند. معصوم هر كارى انجام دهد بر اساس مصحلت است، هر چند مردم مصلحت آن را ندانند; از اين رو امام مجتبى عليه السلام در پاسخ اعتراض آن ها به داستان موسى و خضر على نبينا وآله وعليهما السلام استشهاد مى كنند.2
1 . سوره كهف: آيه 70 ـ 80 .
2 . ر.ك: الإحتجاج: 2 / 8 ـ 10; بحار الأنوار: 44 / 19 / ح 3.