نظر علامه طباطبائى درباره «عصمت»
بر اساس آن چه از متكلّمان شيعه نقل شد، «عصمت» حالتى باطنى و ملكه اى نفسانى است كه خداوند از سر لطف به برخى عطا مى كند. بنابراين «عصمت» اكتسابى نيست و امرى مستقل از علم است. اما برخى از انديشمندان «علم» را سرچشمه «عصمت» دانسته اند. علامه طباطبائى قدس سره در اين باره مى نويسد:
إنّ الأمر الذي تتحقّق به العصمة نوع من العلم يمنع صاحبه عن التلبّس بالمعصية والخطأ، وبعبارة أخرى علم مانع عن الضلال، كما أن سائرالأخلاق كالشجاعة والعفّة والسّخاء كلّ منها صورة علميّة راسخة موجبة لتحقّق آثارها مانعة عن التلبّس بأضدادها… إن هذه الموهبة الإلهية التي نسميها قوة العصمة، نوع من العلم والشعور يغاير ساير أنواع العلوم;1
امرى كه عصمت به واسطه آن تحقق مى يابد، نوعى علم است كه مانع از ارتكاب معصيت و خطا توسط صاحب علم مى شود. به عبارت ديگر علمى است كه مانع از گمراهى مى گردد چنان كه ساير خُلق ها مانند شجاعت، عفت و بخشندگى و همه امور اين چنينى صورت علمى پايدار است كه موجب تحقق اين آثار مى شود و از ضدّ اين امور مانع مى گردد. همانا اين موهبت الاهى كه آن را «قوه عصمت» مى ناميم نوعى از علم و شعور است كه با ساير انواع علم مغايرت دارد.
وى در جاى ديگر مى گويد:
العصمة الإلهية التي هي صورة علمية نفسانية تحفظ الإنسان من باطل الإعتقاد وسيّىء العمل;2
عصمت الاهى همان صورت علمى نفسانى است كه انسان را از اعتقاد باطل و عمل ناپسند حفظ مى كند.
بنابراين علامه طباطبائى معتقد است كه «عصمت» ريشه در علم دارد و علم صورت حاصل در نفس است، حال آن كه در مذهب شيعه و بر اساس آموزه هاى دينى، «عصمت» گستره وسيعى دارد و حجت الاهى از بدو ولادت معصوم است و علاوه بر گناه و خطا، از سهو و نسيان نيز مصون است. در نتيجه به نظر مى رسد سخن علامه طباطبائى رحمه الله، با عقيده شيعه اماميّه درباره عصمت قابل جمع نيست و سخن ايشان سهو و نسيان را در برنمى گيرد.
1 . تفسير الميزان: 5 / 78 ـ 80 .
2 . همان: 16 / 312.