معناى واژگان آيه
معناى «إنّما يريد الله»
آيه شريفه تطهير به روشنى بر عصمت دلالت دارد و مراد از اهل بيت در اين آيه، فقط پيامبر اكرم، اميرالمؤمنين، صديقه طاهره و حسنين عليهم السلام هستند.
با توجه به موارد استعمال «إنما»، روشن است كه اين واژه از ادوات حصر است و به جهت دلالت بر حصر وضع شده است، بنابراين اگر در موردى افاده حصر نكند و يا افاده حصر اضافى كند به حكم قرينه خواهد بود.
مراد از «يريد الله» نيز يا اراده تشريعى خداوند است و يا اراده تكوينى. مى دانيم كه خواست تشريعى خداوند آن است كه همه بندگان به اختيار از پليدى ها اجتناب كنند و پاكيزه گردند. پس اراده تشريعى بر پاك بودن بندگان به افراد خاصى اختصاص ندارد و افراد خاصى اراده نشده اند و مخاطب اراده تشريعى عموم مكلفين اند، درحالى كه خداوند سبحان در آيه تطهير از اراده خويش بر پاك ساختن اشخاص معين و محدودى خبر مى دهد; از اين رو نمى توان گفت در اين آيه اراده تشريعى مورد نظر است، بلكه يقيناً مراد آيه خبر دادن از اراده تكوينى خداى متعال بر پاك گردانيدن اهل بيت عليهم السلام است. اراده تكوينى اراده اى است كه به فعل و ترك ديگرى ربطى ندارد و مربوط به خود اراده كننده است، مثل اين كه انسان اراده مى كند بخوابد يا نخوابد; برود يا نرود; بنشيند يا بايستد. اما اراده اى كه انجام يا ترك آن به خواسته غير وابسته باشد اراده تشريعى است. مانند پدرى كه به فرزندش بگويد: «اين كار را انجام بده». و مولايى از عبد خود بخواهد كه كارى را انجام دهد يا ترك كند.
بنابراين احكامى كه خداوند براى بندگان وضع كرده است، چه براى يك نفر،1چه براى عموم مردم و يا گروه خاصى از آنان در راستاى اراده تشريعى او هستند; مانند آيه:
(يُريدُ الله بِكُمُ الْيُسْرَ وَلا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ);2
خدا آسانى و راحت شما را اراده كرده است و نه دشوارى و مشقت شما را.
اما اراده تكوينى آن است كه خداوند چيزى يا كسى را به هر نحو كه بخواهد جعل كند و بيافريند.
خداى تعالى مى فرمايد:
(إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ);3
همواره خداوند چون پديد آمدن چيزى را اراده كند، فقط به آن مى گويد باش، پس بى درنگ موجود مى شود.
در آيه شريفه تطهير نيز واژه «اراده» متعلق به خداوند است و اوست كه طهارت اهل بيت را اراده فرموده و آن ها را طاهر قرار داده است، نه اين كه از اهل بيت خواسته كه طهارت داشته باشند. دليل ديگر اراده تكوينى آيه، دلالت آيه بر عصمت اهل بيت عليهم السلام مى باشد، چرا كه عصمت اكتسابى نيست، زيرا خداوند مى فرمايد:
(وَلَوْ لا فَضْلُ الله عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ);4
و اگر فضل و رحمت خدا بر تو نبود، گروهى ]از خائنان[ تصميم داشتند تو را منحرف كنند.
و در جاى ديگر مى فرمايد:
(وَلَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَليلاً);5
و اگر تو را ثابت قدم نمى داشتيم، همانا نزديك بود اندكى به سوى آنان متمايل شوى.
پس وقتى حقيقت عصمت به لطف و فضل پروردگار عنايتى باشد نه اكتسابى، احتمال اين كه اراده در اينجا اراده تشريعى باشد از ميان مى رود.6
1 . مثل احكامى كه اختصاص به شخص رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله دارد كه در فقه معين شده است، از جمله واجب بودن مستحبات نافله شب و غيره بر آن حضرت.
2 . سوره بقره: آيه 185.
3 . سوره يس: آيه 82 .
4 . سوره نساء: آيه 113.
5 . سوره إسراء: آيه 74.
6 . به نظر ما شبهه اين كه عصمت اكتسابى باشد، ناشى از اين است كه براى عصمت مراتب قائل شويم، همان طورى كه برخى از بزرگان، حضرتِ سلمان ]محمّدى[ را نيز معصوم شمرده اند (دلائل الصدق: 5 / 251); ولى اصل مبنا را نمى توان پذيرفت.