معنای «ثقلین»
كلمه «ثقلين» تثنيه است و مفرد آن يا «ثَقَل» است، چنان كه در قاموس آمده است:
«الثَقَل، محركة: متاع المسافر وحشمه، وكلّ شيء نفيس مصون، ومنه الحديث إنّي تارك فيكم الثقلين كتاب الله وعترتي».1
و يا مفرد آن «ثِقْل» است، چنان كه ابن أثير مى گويد:
«اني تارك فيكم الثقلين، كتاب الله وعترتي»، سمّاهما ثِقْلين، لأن الأخذ بهما والعمل بهما ثقيل…فسماها ثقلين إعظاماً لقدرهما وتفخيماً لشأنهما;2
ثقلين ناميده شدند، چرا كه گرايش و پيروى از آن دو سنگين است… پس ثقلين ناميده شدند تا جايگاه آن ها بزرگ شمرده شود و به مقام والايشان ارج نهاده شود.
همين معنا را نووى در شرح صحيح مسلم آورده است.3
به نظر ما قرائت نخست اُولى است. اما صرف نظر از معناى «ثقلين»، آن چه اهميت دارد آن است كه صيغه تثنيه بيان گر تساوى عترت و قرآن در رتبه و منزلت است.4 پس چنان كه قرآن از سوى خداوند حكيم نازل شده و هيچ باطلى در آن راه ندارد:
(لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيم حَميد)،5
كلام اهل بيت عليهم السلام نيز مستند به وحى الاهى و عارى از هر باطلى است. و همان سان كه ترديدى در قرآن نيست:
(ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ)،6
در كلام اهل بيت عليهم السلام نيز ترديد راه ندارد. در نتيجه سخن و گفتار اهل بيت عليهم السلام به سان قرآن از هر باطل و خطايى معصوم است.
1 . القاموس المحيط: 3 / 342.
2 . النهاية في غريب الحديث: 1 / 216. هم چنين ر.ك: تاج العروس: 14 / 85 .
3 . شرح صحيح مسلم: 15 / 180. هم چنين ر.ك: الديباج على مسلم: 5 / 390; نظم درر السمطين: 231; فيض القدير شرح الجامع الصغير: 2 / 220 و 3 / 19; تفسير الثعلبي: 9 / 186; تفسير البغوي: 4 / 271.
4 . گفتنى است در بعضى از الفاظ حديث «أحدهما أعظم من الآخر»; يكى از آن ها بزرگ تر از ديگرى است آورده شده است، ليكن در بيشتر احاديث لفظ ثقلين آمده و جمله مذكور وجود ندارد.
5 . سوره فصّلت: آيه 42.
6 . سوره بقره: آيه 2.