متن حديث در نقل راويان:
بخارى در صحيح با سند خود از سعد بن ابى وقاص، حديث منزلت را اين گونه نقل كرده است:
رسول الله صلى الله عليه وآله به على عليه السلام فرمود:
أما ترضى أن تكون منّي بمنزلة هارون من موسى.1
در موضع ديگرى از صحيح بخارى آمده است: رسول خدا براى جنگ تبوك از مدينه خارج شد و على عليه السلام را به عنوان خليفه خود در مدينه باقى گذاشت. در آن هنگام على عليه السلام عرضه داشت: آيا مرا خليفه خود براى ]نگه دارى از[ كودكان و زنان قرار مى دهى؟ پيامبر ]صلى الله عليه وآله[ فرمود: آيا به اين كه جايگاه تو نسبت به من، به مانند جايگاه هارون نسبت به موسى باشد راضى نيستى؟2
سعيد بن مسيّب، از عامر (فرزند سعد بن ابى وقاص) و او از پدرش سعد حديث منزلت را اين گونه نقل كرده است:
أنت منّي بمنزلة هارون من موسى.
امّا براى اين كه مطمئن شود مى گويد:
فأحببت أن أشافه بها سعداً، فلقيت سعداً فحدثته بما حدّثني عامر، فقال ]سعد[: أنا سمعته، فقلت: أنت سمعته؟ قال: فوضع إصبعيه على أذنيه فقال: نعم وإلاّ فاستكّتا;3
دوست داشتم حديث را از خود سعد بشنوم، از اين رو به ديدار سعد رفتم و حديث ]منزلت[ را كه از عامر (فرزند سعد) شنيده بودم نقل كردم. سعد گفت: خود اين حديث را شنيدم. به او گفتم: تو خود شنيدى؟ سعد در حالى كه انگشتانش را روى گوش هاى خود قرار داد گفت: اگر با اين دو گوش نشنيده باشم كر بشوم و اگر نديده بودم كور بشوم.
تعجب سعيد بن مسيّب و پى گيرى وى، دلالت بر اهميت حديث منزلت دارد.
حديث منزلت در صحيح مسلم به نقل از سعد بن ابى وقاص اين گونه آمده است: آن وقتى كه معاويه براى حج به حجاز آمد، نشستى ترتيب داد و بزرگان به ديدار او رفتند. وقتى سعد بن ابى وقاص به نزد او رفت، معاويه در همان مجلس به او امر كرد تا اميرالمؤمنين عليه السلام را لعن كند. سعد بن ابى وقاص از لعن اميرالمؤمنين خوددارى كرد و به سه مورد از خصوصيات اميرالمؤمنين اشاره كرد كه از جمله آن ها حديث منزلت است. سعد گفت: تا وقتى اين احاديث را به ياد داشته باشم، هرگز او را لعن نخواهم كرد. در اين نقل اين گونه آمده است:
ومنها: أما ترضى أن تكون منّي بمنزلة هارون من موسى.4
1 . صحيح البخاري: 4 / 209.
2 . همان: 5 / 129.
3 . صحيح مسلم: 7 / 120.
4 . همان.