انحصار ولايت در اميرالمؤمنين، نافى امامت ساير امامان دوازده گانه
از اشكال هايى كه در اين باره بيان شد اين بود كه اگر «إنّما» دلالت بر حصر داشته و ولايت را در خدا، رسول خدا و اميرالمؤمنين عليهما السلام منحصر بدانيم، در اين صورت امامتِ امامان ديگر شيعه نيز نفى خواهد شد.
در پاسخ اين اشكال مى گوييم: دلالت «إنّما» بر حصر، نفى ولايت تمام كسانى را مى نمايد كه در مقابل حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام، اين مقام را ادعا مى كنند. اما امامت كسانى را كه ولايتشان فرع بر ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام و در همان راستا است، هرگز نفى نمى كند. به عبارتى ديگر انحصار ولايت در اميرالمؤمنين عليه السلام، ولايت داشتن ابوبكر را نفى مى كند، اما به مجرّد ثبوت ولايت براى حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام، امامت كسى كه از سوى ايشان معرفى مى شود نيز اثبات مى شود.
به علاوه شيعه براى اثبات امامت ائمه اهل بيت عليهم السلام دلايل فراوانى دارد كه از جمله مى توان به آيه تطهير، آيه ذوى القربى، حديث ثقلين، حديث سفينه، حديث «الحسن والحسين إمامان قاما أو قعدا» و احاديثى ديگر كه اين احاديث نزد شيعه و اهل سنّت مورد اتفاق است اشاره نمود.
پس: اوّلا نزاع شيعه و اهل تسنّن بر سر اثبات ولايت براى اميرالمؤمنين عليه السلام و يا ابوبكر است، نه ساير امامان و تا اين اختلاف مرتفع نگردد، آنان نمى توانند درباره ادله اثبات امامتِ امامان ديگر پرسشى مطرح كنند.
و ثانياً چون امامت ساير امامان متفرّع بر امامت اميرالمؤمنين عليه السلام است، به محض اثبات امامت اميرالمؤمنين عليه السلام، امامت كسانى كه از سوى ايشان معرفى شوند نيز اثبات مى گردد.
و ثالثاً ادلّه فراوانى براى اثبات امامت ائمه اهل بيت عليهم السلام وجود دارد. بنابراين طرح چنين اشكالى از سوى اهل تسنّن، مكابره اى بيش نيست.
منو