امام به حق كيست؟
جرجانى در شرح مواقف مى نويسد:
المقصد الرابع في الإمام الحقّ بعد رسول الله صلّى الله عليه وآله;
وهو عندنا أبو بكر وعند الشيعة علي;
لنا وجهان: الأوّل: إنّ طريقه إمّا النص أو الإجماع بالبيعة…;
الثاني: الإجماع منعقد على حقيّة إمامة أحد الثلاثة: أبي بكر وعلي والعباس;1
مقصد چهارم درباره امام حق پس از رسول خداست كه وى در نزد ما ابوبكر و نزد شيعه على عليه السلام است. دو وجه در اين باره وجود دارد: نخست آن كه راه ]شناخت امامت[ يا نص است و يا اجماع.
دوم اجماعى كه بر حق بودن امامت يكى از سه نفر، يعنى ابوبكر، على و عباس پابرجاست.
تفتازانى در شرح مقاصد مى گويد:
المبحث الخامس: الإمام الحقّ بعد رسول الله صلّى الله عليه وآله عندنا وعند المعتزلة وأكثر الفرق: أبوبكر، وعند الشيعة علي رضي الله تعالى عنه ولا عبرة بقول الراوندية ـ أتباع القاسم بن راوند ـ أنه العباس رضي الله تعالى عنه. لنا وجوه;2
بحث پنجم: امام حق پس از رسول الله صلى الله عليه وآله در نزد ما اهل سنّت، معتزله و اكثر فرق ابوبكر است، در حالى كه در نزد شيعه على رضى الله تعالى عنه است. در اين ميان به قول راوندية3 ـ پيروان قاسم بن راوند ـ كه مى گويند امام بر حق عباس رضى الله عنه است توجهى نمى شود.
پس امر امامت بعد از رسول خدا صلى الله عليه وآله در ميان دو نفر مورد اختلاف است; يا امير مؤمنان على عليه السلام و يا ابوبكر.
در عصر حكومت عباسيان، در راستاى جعل فضائل و مناقب براى عباس عموى پيامبر صلى الله عليه وآله، بحث استحقاق وى بر خلافت نيز مطرح شد; چرا كه آنان خلافت را موروثى مى دانستند و معتقد بودند كه چون ابوبكر هيچ نسبتى با رسول خدا صلى الله عليه وآله ندارد، پس شايسته خلافت نيست و نسبت اميرمؤمنان على عليه السلام به پيامبر دورتر از نسبت عباس است; از اين رو مدعى بودند كه خلافت حق عباس بوده است. در اين ميان اين قول نه پايه درستى و نه قائلى در ميان مسلمانان عصر حاضر دارد; از اين رو علماء كلام ساير فرق، به اين قول اعتنا نكرده و فقط ادلّه امامت حضرت امير مؤمنان عليه السلام و ابوبكر را متعرّض شده اند.
از سوى ديگر ـ چنان كه پيشتر بيان شد ـ بر اساس دلايل چهارگانه; يعنى كتاب، سنّت، عقل و اجماع، وجود امام در هر عصرى لازم است و تمامى مسلمانان درباره ضرورت وجود امام پس از رسول خدا صلى الله عليه وآله اتفاق نظر دارند. از اين رو چون از سويى وجود امام براى مسلمانان ضرورى است و از سوى ديگر امر امامت در ميان دو نفر مورد اختلاف است، در نتيجه اگر امامت يكى از آن دو ثابت نشد، قطعاً و قهراً ديگرى امام خواهد بود.
در ادامه به ارائه و بررسى ادلّه امامت امير مؤمنان على عليه السلام مى پردازيم و به اشكال ها و شبهه هاى مربوط به هر يك از دلايل پاسخ خواهيم داد، سپس به بحث و بررسى ادلّه امامت ابوبكر خواهيم پرداخت.
1 . شرح المواقف: 8 / 354; هم چنين ر.ك: المواقف: 3 / 605.
2 . شرح المقاصد في علم الكلام: 2 / 285 ـ 286.
3 . راونديه، پيروان فرزندان عباس عموى پيامبر صلى الله عليه وآله هستند. آنان قائلند كه ابن عباس است كه پس از رسول خدا صلى الله عليه وآله شايستگى امامت و خلافت را دارد; شرح نهج البلاغة (ابن ابى الحديد): 9 / 87 ; قاموس الرجال: 10 / 517 ـ 518.