اشكال فخر رازى
فخر رازى پس از اين كه به دلالت آيه بر عصمت اقرار مى كند مى نويسد: «خيلى بعيد است كه مراد از اولوالامر در اين آيه امامانى باشد كه روافض (شيعيان) مدعى عصمت آنان هستند; زيرا براى اطاعت از امامان شيعه لازم است آنان را بشناسيم و دستورات آن ها به ما رسيده باشد.
وى در ادامه مى افزايد:
فلو أوجب علينا طاعتهم قبل معرفتهم كان هذا تكليف مالا يطاق;1
اگر پيش از آن كه ايشان را بشناسيم اطاعت آنان بر ما واجب باشد، تكليف «ما لا يطاق» لازم مى آيد.
مبانى امامت ـ شرايط امام
به عبارتى اطاعت مشروط به شناخت است و لازمه شناخت دسترسى داشتن به آنان است، در حالى كه نه دسترسى به آنان داريم و نه معرفت به آنان، و آن گاه كه معرفت نبود، چگونه مى توان گفت اطاعت از آنان واجب است؟ در نتيجه اگر اطاعت آن ها بر ما واجب باشد، اين وجوب تكليفى است كه مكلّفين قادر به انجام آن نيستند و امر به تكليفى كه قدرت بر انجام آن نباشد، قبيح و از خداى حكيم محال است. وى سپس «امت اسلامى» را مصداق «اولو الامر» معرفى مى كند و مدعى مى شود بر اساس اين آيه «امت اسلامى» بايد به طور مطلق از «امت اسلامى» پيروى كنند! اين كلام به قدرى سخيف است كه نيازمند طرد و نفى نيست. اما در پاسخ اين سخن وى كه «معرفت امامى كه در دست رس نباشد ممكن نيست» دو پاسخ مى توان ابراز داشت:
1 . تفسير الرازي: 10 / 146.