آياتى كه به حقيقت عصمت دلالت دارند
در اين گونه از آيات، سلطه شيطان بر بندگان برگزيده الاهى نفى شده است. خداى تعالى خطاب به شيطان مى فرمايد:
(إِنَّ عِبادي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوينَ);1
و هرگز بربندگان ]برگزيده[ من تسلط نخواهى يافت، مگر بر كسانى از اغوا شدگان كه از تو تبعيت كنند.
شيطان با راه هاى گوناگونى بندگان خدا را اغوا مى كند و دامنه اغواگرى او بسيار وسيع است. او براى گمراه ساختن همگان مى كوشد و جهت اغواى هر كس راهى متناسب مى جويد.
در عصر شيخ انصارى رحمه الله فردى محترم از حوزه علميه نجف، ابليس را در عالم رؤيا مشاهد كرد در حالى كه ريسمان ها و زنجيرهاى متعددى با ضخامت هاى گوناگون در دست او بود. وى از ابليس درباره آن ها پرسيد. او گفت: اين ريسمان هاو زنجيرها را به گردن افراد مختلف انداخته، آنان را به سوى گناه مى كشانم. پرسيد گوناگونى آن ها از چه روست و آن زنجير بسيار ضخيم كه پاره است براى كيست؟ ابليس گفت: آن براى شيخ انصارى بود. ديشب آن را بر گردن وى انداخته مقدارى به دنبال خود كشيدم، اما شيخ مقاومت كرد و زنجير پاره شد.
آن شخص پس از بيدارى نزد شيخ رفت و ضمن بازگو كردن رؤياى خود از حقيقت ماجرا پرسيد. شيخ اندكى درنگ كرد و گفت: ديشب جهت تهيه دارو براى خانواده به مقدارى پول نيازمند شده بودم. خودم پولى نداشتم، اما مقدارى از وجوهات در اختيارم بود. با خود فكر كردم كه امشب در آن اموال تصرف كنم و فردا آن را جايگزين مى سازم. با اين فكر به طرف محل نگهدارى سهم امام رفتم، اما در بين راه متنبّه گشتم و با خود گفتم چه تضمينى هست كه من تا فردا زنده باشم، در نتيجه از تصرف در وجوهات صرف نظر كرده، بازگشتم.
رؤياى آن شخص بيان گر اين حقيقت است كه ابليس از گمراه ساختن هيچ شخصى ـ در هر رتبه و مقامى كه باشد ـ نااميد نيست و براى همگان نقشه دارد. اما در آيه مورد بحث، خداوند سلطه شيطان را از بندگان خود به كلّى نفى مى كند. اضافه «عباد» به خداوند در آيه به صورت حمل شايع صناعى است; يعنى شيطان بر كسانى كه به حقيقت بنده خدا هستند هرگز تسلط ندارد و هيچ اثرى در آن ها نخواهد داشت; نه اثرى كه موجب ارتكاب معصيت شود و نه اثرى كه باعث سهو و نسيان و خطا گردد.
«ليس لك عليهم سلطان» نكره در سياق نفى و مفيد عموم است; در نتيجه هر گونه سيطره و تصرف شيطان به هر نحوى از انحاء از بندگان حقيقى خداوند منتفى است. خداى تعالى در آيه اى ديگر مى فرمايد:
(إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَعَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ);2
البته شيطان هرگز به كسانى كه ايمان به خدا آورده و بر پروردگارشان توكّل مى كنند سلطه ندارد، تسلط او تنها بر كسانى است كه از او پيروى مى كنند و به خدا شرك مى آورند.
در اين آيه نيز تسلط شيطان بر بندگان واقعى خداوند نفى شده است، در نتيجه اين دو آيه بر حقيقت عصمت دلالت دارند.
1 . سوره حجر: آيه 42.
2 . سوره نحل: آيه 99 ـ 100.