آياتى كه بر هدايت، تعليم و تزكيه انبياء دلالت مى كنند
بر اساس اين گروه از آيات، پيامبران و فرستادگان الاهى تربيت شدگان پروردگارند و از سوى او هدايت يافته و تحت تعليم قرار گرفته اند; چرا كه پيامبران تربيت و تزكيه و هدايت جامعه را برعهده دارند، از اين رو لازم است خود ايشان در بالاترين درجه هدايت و تعليم و تزكيه باشند.
خداى تعالى مى فرمايد:
(أَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدّي إِلاّ أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ);1
آيا آن كس كه به راه حق هدايت مى كند براى پيروى كردن از او سزاوارتر است، يا آن كه خود هدايت نمى شود مگر آن كه هدايتش كنند؟ پس شما را چه شده و چگونه قضاوت مى كنيد؟
روشن است كه تنها كسانى در بالاترين درجه هدايت، تعليم و تزكيه قرار دارند كه تحت تعليم و تربيت خداوند قرار گرفته و از سوى او هدايت يافته باشند. به همين جهت خداوند درباره پيامبران خود مى فرمايد:
(وَوَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنا وَنُوحًا هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ);2
و ما به ابراهيم، اسحاق و يعقوب را عطا كرديم و همه را هدايت كرديم و نوح را نيز پيشتر هدايت كرديم.
و پس از ذكر نام هاى برخى از پيامبران و رسولانش مى فرمايد:
(وَكلاًّ فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمينَ * وَمِنْ آبائِهِمْ وَذُرِّيّاتِهِمْ وَإِخْوانِهِمْ وَاجْتَبَيْناهُمْ وَهَدَيْناهُمْ إِلى صِراط مُسْتَقيم);3
و همه آن پيامبران را بر عالميان برترى داديم و نيز برخى از پدران و فرزندان و برادرانشان را. آنان را برگزيديم و به راه راست هدايتشان كرديم.
بنابراين، پيامبران تربيت شدگان و هدايت يافتگان پروردگارند. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نيز مى فرمايد:
أدّبني ربي فأحسن تأديبي;4
پروردگارم مرا تربيت كرد، و خوب تربيت كرده.
پيامبران بهترين مربّى اند، از اين رو ايشان جهت تعليم و تزكيه بندگان خدا برگزيده شده اند و اين منّتى است بر مؤمنان از سوى خداوند كه مى فرمايد:
(لَقَدْ مَنَّ الله عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلال مُبين);5
به تحقيق خداوند بر اهل ايمان منت نهاد آن گاه كه رسولى از خودشان بر آنان برانگيخت تا آيات خدا را بر آن ها تلاوت كند، و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد، هر چند كه پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
بسيار روشن است كه تربيت شده خداوند كه تربيت و هدايت بندگان خدا را بر عهده دارد، از هر گونه معصيت، سهو، نسيان و خطا بايد به دور باشد تا بتواند وظيفه تربيتى و هدايتى خود را به خوبى به انجام رساند. اما كسى كه از روى سهو، نسيان، خطا و يا از سر معصيت پروردگار دچار رذائل اخلاقى گردد، هرگز شأنيت تربيت و هدايت ديگران را ندارد; زيرا معاشرت با يك شخص در آداب و رفتار انسان ها تأثير دارد واگر آن شخص در جايگاه تعليم و تربيت قرار گيرد، اثر گذاريش بيشتر خواهد شد. در نتيجه اگر پيامبر حتى در امور عرفى معصوم نباشد، نمى توان او را معلم و مربّى الاهى ناميد.
پس اگر ]بر فرض محال[ از آيات قرآن عصمت ساير انبياء به اثبات نرسيد، باتوجه به اين كه دليل هاى قطعى از عقل و نقل بر عصمت ايشان داريم، قهراً آن چه با اين معنا به ظاهر منافات داشت را بايد به گونه اى رفع تنافى كنيم و اگر نتوانستيم، سكوت مى كنيم كه اين همان مقتضاى قاعده است.
1 . سوره يونس: آيه 35.
2 . سوره انعام: آيه 84 .
3 . همان: آيه 86 ـ 87 .
4 . بحار الأنوار: 16 / 210 و 68 / 382، ذيل حديث 17; شرح نهج البلاغة (ابن ابى الحديد): 11 / 233; الجامع الصغير: 1 / 51 / ش 310; كنز العمّال: 7 / 214 / ش 18673 و 406 / ش 31895; فيض القدير شرح الجامع الصغير: 1 / 291; كشف الخفاء: 1 / 70 / ش 164; تفسير الثعلبي: 10 / 10; تفسير الرازي: 6 / 214; تفسير ابن عربي: 2 / 79.
5 . سوره آل عمران: آيه 164.