پاسخ به مناقشات ابن كثير
ابن كثير به روايتى استناد مى كند كه براساس آن، آيه اكمال در روز عرفه نازل شده و پس از آن هيچ حلال و حرامى از سوى خدا نيامده است. اما بايد توجه داشت كه آيه اكمال در ميان آياتى آمده كه مربوط به احكام هستند، در حالى كه اين احكام هيچ نسبت و ارتباطى با آيه اكمال ندارند. هم چنين آيات بسيارى درباره احكام پس از آيه اكمال قرار گرفته و اين نشان مى دهد كه يا اين آيات پس از نزول آيه اكمال نازل شده اند، و يا قرار گرفتن اين آيه در ميان آن آيات به هدف خاصى صورت گرفته است تا زمينه براى جاعلان احاديث مختلف در شأن نزول آيه فراهم گردد و حقيقت در اين فضاى غبارآلود مخفى بماند و از ميان برود.
ابن كثير هم چنين از ابن جرير و ديگران نقل مى كند كه پس از نزول آيه اكمال، هيچ چيزى درباره حلال و حرام بر پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم نازل نشده است و آن حضرت هشتاد و يك روز پس از آن رحلت كردبا توجه به اين كه اهل تسنن روز وفات رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم را دوازدهم ربيع الأول مى داننداز اين رو فاصله روز غدير، يعنى فاصله ميان هجدهم ذي الحجّه تا دوازدهم ربيع الأول به هشتاد و يك روز نزديك تر است تا فاصله عرفه (نهم ذي الحجّة) تا دوازدهم ربيع الأول. بنابراين جمع روايات مقتضى نزول آيه اكمال در غدير است.
ابن كثير هيچ خدشه اى در سند حديث نزول آيه در غدير نمى كند و آن را تنها به دليل مخالفت با حديث مربوط به نزول آيه در روز عرفه مردود مى شمارد. اما آيا درباره نزول آيه اكمال، همين دو دسته از احاديث روايت شده است و اگر نزول آيه در غدير را نپذيريم، نزول آن در عرفه اثبات مى شود؟
براى روشن شدن پاسخ اين سؤال، روايات شأن نزول آيه را يك بار ديگر مرور مى كنيم: در روايتى از عمر نقل شده است كه آيه اكمال، عصر عرفه و روز جمعه نازل شده است. در روايت ديگرى كه از عمر نقل شده است، سفيان مى گويد: «أشكّ كان يوم جمعة أم لا»; يعنى شك دارم كه نزول آيه روز جمعه بوده است يا نه؟ در حديثى كه به اميرالمؤمنين عليه السلام نسبت داده اند آمده است: «عشيّة عرفه» و در آن هيچ سخنى از اين كه روز جمعه بوده يا نه به ميان نيامده است.
در روايت ابن عباس، روز نزول آيه دوشنبه ذكر شده است و در آن سخنى از نزول آيه در عرفه به ميان نيامده است. هم چنين از ابن عباس نقل شده است كه روز نزول آيه بر مردم معلوم نيست. براساس اين روايت، نه روز عرفه و نه روز جمعه هيچ يك معيّن نشده اند. از انس بن مالك نيز نقل شده است كه آيه اكمال در مسير پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم به حجة الوداع نازل شده و در آن از نزول آيه در عرفه يا روز جمعه ذكرى به ميان نيامده است. روايات منقول از ابوسعيد خدرى و ابوهريره نيز پيشتر مطرح شد و براساس آن روايات، آيه روز هجدهم ماه ذى الحجه، يعنى در روز غدير خم نازل شده است. بيهقى نيز روز ترويه را به عنوان زمان نزول آيه اكمال معرفى كرده است. و بالاخره نسائى روايتى را با سند اختصاصىِ بخارى، از طارق بن شهاب، از عمر نقل مى كند كه در آن آمده است:
قال عمر: قد علمت اليوم الذى أنزلت فيه، والليلة التى أنزلت ليلة الجمعة، ونحن مع رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم بعرفات;1
عمر گفت: من روزى را كه آيه در آن نازل شده مى دانم و شبى كه آيه نازل شد شب جمعه بود و ما همراه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم در عرفات بوديم.
بنابراين مشاهده مى شود كه اقوال درباره نزول آيه اكمال متعدّد و مختلف است و اين اقوال با يكديگر معارضند. بنابراين هرگز نمى توان روايات صحيح السندى را صرفاً به دليل مخالفت با روايتى كه از عمر نقل شده، طرد كرد. افزون بر آن كه روايات منقول از عمر نيز با يكديگر معارض و از اعتبار ساقطند.
پس حديث نزول آيه اكمال در غدير خم بلا معارض است، زيرا آن چه در صحيحين آمده با يكديگر معارض و از درجه اعتبار ساقط اند. در نتيجه اين روايت كه در صحيحين نيست بلامعارض خواهد بود.
ابن كثير در ادامه اشكال ها مى گويد: حديث ابوهريره به دليل ذكر ثواب زياد براى روزه روز غدير مردود است! اما آيا به راستى اين استدلال پذيرفتنى و معقول است؟ آيا خداوند نمى تواند و حق ندارد براى عمل خاصى پاداش زيادى قرار دهد؟ مسلّماً چنين نيست و خداوند مى تواند براى كارهاى كوچك پاداش بزرگ قرار دهد.
بنابراين مناقشات ابن كثير بى اساس است و حق همان است كه اهل بيت پيامبر عليه و عليهم السلام فرموده اند و بسيارى از دانشمندان معروف و مقبول نزد سنيان از تعدادى از صحابه نقل كرده اند و آن نزول آيه اكمال در روز غدير خم و پس از اعلان ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام است.
1. سنن النسائى: 5 / 251.