2 . حوزه علمى ابن تيميّه در شام:
احمد بن عبدالحليم حرّانى، معروف به ابن تيميّه ]متوفاى 728[ در شام مدرسه اى به نام خود تأسيس نمود و جمعى از علما در آن مدرسه پرورش يافتند و افكارش را ترويج نمودند كه در رأس آن ها محمّد بن ابى بكر دمشقى، معروف به ابن قيّم جوزيه ]متوفاى 751[ است.
در ميان كتاب هاى ابن تيميّه، كتاب منهاج السنّة ـ كه سراسر آن خلاف سنّت نبوى است ـ از مشهورترين كتاب هاى وى به شمار مى رود.
منهاج السنّة در ردّ كتاب منهاج الكرامه علامه حلى است. او در اين كتاب تمام حدود شرعى و آداب اسلامى را زير پا گذاشته است و در هر برگ از اين كتاب، از انواع فحش و ناسزاگويى به علاّمه حلّى و استاد او خواجه نصيرالدين طوسى و بزرگان شيعه فروگزارى نكرده است، تا جايى كه مى نويسد:
«مشهور است در نزد شيعه و سنّى كه اين مرد ـ محقّق طوسى ـ وزير دربار فرقه منحرف باطنى (اسماعيليّه) بوده است. وقتى مشركين حمله كردند; يعنى هلاكوخان، او در كنار آن ها به قتل خليفه و علماى دين دستور داد و البته اهل صنعت و تجارت را باقى گزارد. چرا؟ چون آن ها در امر دنيا به او نفع مى رساندند. او بر امور اوقاف مسلمين تسلّط پيدا كرد و هر چه مى خواست به دانشمندانِ مشرك و ساحران بزرگ و مانند آن ها مى بخشيد. او وقتى رصدخانه مراغه را به روش صابئين مشرك بنا كرد، براى كسانى كه اهل دين و شريعت بودند كم ترين سهم را قرار مى داد و بيشترين سهم را براى صابئيان مشرك، معطّله و ديگر مشركان قرار مى داد. هر چند آن ها از راه نجوم و طبّ مخارج خود را تأمين مى كردند.
و معروف است كه او و پيروانش نسبت به محرمات اسلامى بى اهميّت بوده و به واجبات مانند نماز عمل نمى كردند! از حرام هاى الاهى هم چون: شرب خمر، فحشاء و گناهان ديگر دورى نمى كردند. حتى در ماه رمضان به نماز اهميت نمى دادند و مرتكب كارهاى زشت مى شدند كه همگان از آن باخبرند.
آن ها ظهور و بروزى ندارند مگر در همراهى با مشركين، كسانى كه بدتر از يهود و نصارى هستند. روى هم رفته، طوسى و پيروانش در ميان مسلمين مشهورتر و معروف تر از آن هستند كه بخواهيم آن ها را معرفى كنيم.
با اين توصيفات گويند او در آخر عمر نماز مى خواند و به تفسير بغوى، فقه و مانند آن ها اشتغال داشت. اگر از انحراف و گمراهى توبه كرده است، پس خداوند توبه بندگان را قبول مى كند و از گناهان درمى گذرد».1
1 . منهاج السنّة: 3 / 258 ـ 260.