2 . تحقّق بخشيدن به احكام الهی
يكى از دلايل اهل تسنّن براى اثبات وجوب نصب امام بر مسلمانان، وجوب تحقّق بخشيدن به احكام و دستورات الاهى است. بر اين اساس گفته مى شود، شارع مقدّس به امورى از قبيل: تعليم احكام شرعى، اجراى حدود، حفظ سرزمين هاى اسلامى، نظم جامعه اسلامى، اقامه نماز جمعه و جماعت و… دستور داده است، و اين امور جز با وجود امام محقّق نمى شود، در نتيجه نصب امام بر مسلمانان واجب خواهد بود. جرجانى در شرح مواقف مى نويسد:
الثاني من الوجهين: (أنّ فيه)، أي في نصب الإمام (دفع ضرر مظنون، وأنه) أي دفع الضرر المظنون (واجب) على العباد، إذا قدروا عليه (إجماعاً. بيانه)، أي بيان أن في نصب الإمام دفع ذلك الضرر: (إنّا نعلم علماً يقارب الضرورة، أنّ مقصود الشارع فيما شرّع من المعاملات والمناكحات والجهاد والحدود والمقاصات وإظهار شعار الشرع في الأعياد والجمعات إنما هو مصالح عائدة إلى الخلق معاشاً ومعاداً، وذلك) المقصود (لا يتمّ إلاّ بإمام يكون من قبل الشارع يرجعون إليه فيما يعن لهم فإنهم مع اختلاف الأهواء وتشتت الآراء وما بينهم من الشحناء قلّما ينقاد بعضهم لبعض، فيفضي ذلك إلى التنازع والتواثب وربّما أدّى إلى هلاكهم جميعاً… ففي نصب الإمام دفع مضرة لا يتصور أعظم منها، بل نقول نصب الإمام من أتمّ مصالح المسلمين وأعظم مقاصد الدين;1
]دليل[ دوم: همانا يكى از ثمرات نصب امام، دفع ضرر احتمالى است و چنان چه بندگان توان دفع ضرر احتمالى را داشته باشند، اين كار بر آنان واجب است.
بيان مسأله ]چنين است[… ما علمى قريب به بداهت داريم كه مقصود شارع در آن چه تشريع كرده از معاملات، ازدواج، جهاد، احكام، تقاص ها و قصاص ها، آشكار ساختن شعائر شرع در اعياد و جمعه ها (برپايى نمازهاى عيد و جمعه) مصلحت هايى است كه براى امور دنيايى و آخرتى بندگان نافع است و به اين هدف نمى توان دست يافت، مگر به واسطه امامى كه از ناحيه شارع به وى مراجعه مى شود… پس با وجود اختلاف خواست ها و پراكندگى نظرات و دشمنى هايى كه در بين مردم وجود دارد، بسيار كم اتفاق مى افتد كه برخى تسليم برخى ديگر شوند و با هم سازش كنند. پس اين موارد به نزاع و درگيرى منجر مى شود و چه بسا به هلاكت همگان مى انجامد… پس در نصب امام دفع ضرر است، ضررى كه بالاتر از آن قابل تصور نيست، بلكه مى گوئيم نصب امام از مهم ترين مصلحت هاى مسلمانان و بزرگ ترين اهداف دين است.
تفتازانى در شرح مقاصد مى نويسد:
الثاني: أنّ الشارع، أمر باقامة الحدود وسدّ الثغور وتجهيز الجيوش للجهاد، وكثير من الأمور المتعلقة بحفظ النظام وحماية بيضة الإسلام ممّا لا يتمّ إلاّ بالإمام، وما لا يتم الواجب المطلق إلاّ به وكان مقدوراً فهو واجب;2
]دليل[ دوم: شارع به امورى دستور داده است از جمله: اقامه حدود، حفظ مرزها، تجهيز لشكريان براى جهاد و بسيارى از امور مربوط به حفظ نظام و پشتيبانى جماعت مسلمانان و ]از اين قبيل[ امورى كه بدون امام به ثمر نمى نشيند و آن چه كه انجام واجب بر آن متوقف و مقدور باشد، واجب است.
وى در شرح عقايد نسفيه نيز مى گويد:
ولأنّ كثيراً من الواجبات الشرعيّة يتوقف عليه، كما أشار إليه بقوله: والمسلمون لابدّ لهم من إمام يقوم بتنفيذ أحكامهم، وإقامة حدودهم، وسدّ ثغورهم، وتجهيز جيوشهم، وأخذ صدقاتهم، وقهر المتغلبة، والمتلصِّصَة، وقطّاع الطريق وإقامة الجُمَع والأعياد و…;3
]نصب امام واجب است[ به دليل آن كه بسيارى از واجبات شرعى وابسته و متوقف بر آن است. چنان كه در قول خود به آن اشاره مى كند: مسلمانان ناگزير به امامى نياز دارند كه براى اجراى احكام، اقامه حدود، حفظ مرزها، تجهيز لشكريان، جمع آورى صدقات، مغلوب ساختن باج گيران، دزدان و راهزنان و برپا داشتن نمازهاى جمعه، عيد و… قيام كند.
1 . شرح المواقف: 8 / 346 ـ 347.
2 . شرح المقاصد في علم الكلام: 2 / 273.
3 . شرح العقائد النسفيّة: 97.