10 . شمس الدين ذهبى [متوفاى 748]
او تأليفات زيادى در حديث، رجال و تاريخ دارد، از جمله: ميزان الاعتدال، الكاشف، المغنى فى الضعفاء، سير اعلام النبلاء و تاريخ الاسلام.
ذهبى معاصر ابن تيميه و شاگرد او بوده است; هر چند در برخى مسائل با ابن تيميه مخالفت كرده است.
ذهبى شاگردان بزرگى داشته است كه از جمله مى توان به تقى الدين سُبكى اشاره نمود.
سبكى، نويسنده طبقات الشافعية در مورد وى مى نويسد: «هر چند ذهبى استاد من است و احترامش بر من لازم مى باشد، امّا گفتن حق سزاوارتر است».
آن گاه به بى انصافى و تعصّب ذهبى تصريح كرده است و از حافظ علائى نيز در اين باره كلامى مى آورد.1
واقع مطلب نيز همين است، زيرا وقتى به كتاب ميزان الاعتدال في نقد الرجال مراجعه مى كنيم، آثار تعصّب وى به ويژه نسبت به راويان مناقب اهل بيت عليهم السلام مشاهده مى كنيم. هم چنين در كتاب سير أعلام النبلاء ـ كه در احوالات علما نوشته است ـ تعصّب او نسبت به مخالفان اعتقادى خود كاملاً هويداست; لذا در تشييد المراجعات در اين باره گفته ايم:
فمن كان هذا حاله مع علماء مذاهب السنّة من الحنفية والحنابلة ومع غيرهم من المخالفين له في العقيدة او الفروع، كيف يرتجى منه أن يترجم للشيخ أبي جعفر الكليني الامامي ـ مثلا ـ بأكثر من ثلاثة أسطر؟!2
پس كسى كه در رفتارش با عالمان مذاهب ديگر اهل تسنّن از حنفى، حنبلى و غير آن ها كه در عقيده يا در فروعات احكام با او مخالفند، چنين باشد; چطور مى توان انتظار داشت كه مثلا در شرح حال مرحوم ابوجعفر كلينى كه شيعه امامى است بيش از سه سطر بنويسد؟!
ذهبى در مدح و ثناى هم مسلكان خويش از هيچ تعريفى فروگزار نكرده و گاهى درباره يكى از عالمان مكتب خود، بيش از بيست و پنج صفحه تمجيد و تعريف كرده، در حالى كه فقط سه سطر در مورد مرحوم كلينى نوشته و ترجمه شيخ صدوق رحمه الله هم دو سطر است.
او در عالمان شيعه هيچ نقطه ضعفى نيافته است كه اگر كم ترين بهانه اى مى يافت، از تبليغات منفى و نسبت هاى ناروا دريغ نمى كرد. امّا چون كم ترين گردى از ضعف بر دامان پاك عالمان شيعى ننشسته است; از اين رو نه ذهبى و نه هيچ يك از علماى جرح و تعديل اهل سنّت نتوانسته اند عالمان شيعه را به چيزى كه موجب قدح باشد متّهم كنند تا چه رسد به اين كه آنان را به انجام گناهان كبيره رمى كنند. فقط ايشان را به صرف «شيعى» و يا «رافضى» بودن ـ به خيال خود ـ تضعيف كرده اند!
ذهبى به قدرى متعصب است كه در شرح حال عالمى شيعى، خدا را بر اين كه كتاب هاى او را نديده شكر مى كند. وى در مورد شيخ مفيد رحمه الله مى نويسد:
وقيل: بلغت تواليفه مأتين، لم أقف على شيء منها ولله الحمد.3
تعصّب شديد ذهبى بر ضد شيعه و تشيع باعث شده است كه تأليفات وى مورد اعتماد وهّابى ها قرار گيرد، تا آن جا كه فقط به آراء و نظرات او و يا شاگردان مكتبش استناد مى كنند.
1 . طبقات الشافعيّة الكبرى: 2 / 13 ـ 14.
2 . تشييد المراجعات: 3 / 121.
3 . سير أعلام النبلاء: 17 / 345.