1 . خلوصِ بيشترِ عمل در نبود امام!
بر اساس «قاعده لطف»، وجود امام الاهى موجب نزديك شدن بندگان به انجام واجبات و دور شدن آنان از معاصى است. در مقابل، متكلّمان سنّى مدعى هستند كه اجر و پاداش انجام واجبات و ترك محرمات در نبود امام بيشتر است; زيرا در اين صورت مشقّت و اخلاص عمل بيشتر خواهد بود. عملى كه با حضور امام انجام شود به جهت هموار بودن مسير، آسان تر است و از آن جا كه ممكن است ترس از امام، مكلّفين را به اطاعت وادار كند، پس اخلاص عمل هم در حضور امام كم تر مى شود. تفتازانى در شرح مقاصد مى نويسد:
أنّ أداء الواجب وترك القبيح مع عدم الإمام أكثر ثواباً لكونهما أشق وأقرب إلى الإخلاص، لاحتمال انتفاء كونهما من خوف الإمام;1
انجام واجب و ترك قبيح در نبود امام ثواب بيشترى دارد; چرا كه اين دو در نبود امام سخت تر و به اخلاص نزديك تر هستند، زيرا احتمال اين كه انجام واجب و ترك قبيح از خوف امام باشد منتفى است.
مرحوم مظفر در پاسخ به اين اشكال وجوهى مطرح مى كند. ايشان مى نويسد:
إن هذا اللطف لا يصلح للمعارضة; لأنّه لطف خاص بقليل من النّاس، ونصب الإمام لطف عام;2
اين لطف ]يعنى بيشتر بودن ثواب[ صلاحيت معارضه ]با «قاعده لطف»[ را ندارد، زيرا اين لطف به عده كمى از مردم اختصاص دارد، در حالى كه نصب امام لطف عام است.
سپس مى فرمايد:
إنّا نمنع كونه لطفاً; لعدم إحاطة غير الإمام بجهات الإخلاص، فلا يحصل الإخلاص التام بدون الإمام، للحاجة إلى تعليمه وإرشاده. مع أنّ من لا يخالف الأوامر والنواهي مع عدم الإمام، لا يتفاوت حاله في الإخلاص بين وجود الإمام وعدمه، ضرورة أنه يوافق التكاليف بالطبع والطوع، لا بالخوف البتة، بلا فرق بين حالتي وجود الإمام وعدمه، بل هو مع الإمام أقرب إلى الإخلاص اقتداء به وسلوكاً لنهجه;3
غير امام به جهات اخلاص احاطه ندارد، پس اخلاص تام بدون امام حاصل نمى شود; چرا كه ]شناخت جهات اخلاص[ به تعليم و ارشاد امام نياز دارد. به علاوه كسى كه در نبود امام نيز با اوامر و نواهى مخالفت نمى كند، وجود يا عدم امام تفاوتى در اخلاص وى ايجاد نمى كند، زيرا چنين كسى تكاليف را از روى خضوع، تسليم و اطاعت انجام مى دهد نه از سر ترس. پس براى او هيچ يك از حالات وجود يا عدم امام فرق نمى كند; بلكه عمل چنين شخصى به جهت اقتداء به امام و سلوك در راه او، با وجود امام به اخلاص نزديك تر است.
و با اين بيان، شبهه مذكور دفع مى شود و خلاصه كلام اين كه:
با وجود امام، اخلاص در اعمال بيشتر است، زيرا عمل با پياده كردن ارشادات او و تأسّى به او انجام مى شود، پس لطف در وجود است نه در عدم.
و چنان چه كسى با عدم وجود امام احكام شرعى را از واجبات و محرّمات مخلصانه به جا بياورد، پس ميان وجود و عدم امام فرقى نخواهد بود، چرا كه اعمال را به درستى و با عبوديت و خضوع در برابر خدا انجام داده است.
به علاوه انجام تكاليف به خاطر ترس از امام هنگامى است كه مصداق امام و حاكم يكى باشد و بحث ما در وجود مطلق امام است.
1 . شرح المقاصد في علم الكلام: 2 / 276.
2 . دلائل الصدق: 4 / 253.
3 . همان: 4 / 253 ـ 254.