نكاتى از تعريف
از تعاريف ارائه شده براى امامت نكاتى استفاده مى شود كه به برخى از آن ها اشاره مى كنيم:
يكم: امامت «خلافة الرسول» و در نتيجه امامت از توابع و شئون نبوت رسول الله است.
دوم: خليفه و جانشين پيامبر صلى الله عليه وآله همه وظايف پيامبر را بر عهده دارد; پس آن چه كه براى پيامبر معتبر است، همگى ـ جز نبوت ـ براى خليفه ايشان هم معتبر مى باشد. به عبارت ديگر «خليفه» كسى است كه خلأ فقدان رسول الله صلى الله عليه وآله را پر مى كند، پس بايد داراى جميع ويژگى هايى باشد كه رسول خدا صلى الله عليه وآله واجد آن ها بوده است. يكى از ويژگى هاى اساسى رسول خدا صلى الله عليه وآله عصمت است، پس جانشين ايشان هم بايد معصوم باشد.
سوم: رياست در امور دين و دنيا به ابعاد وجودى امام اشاره دارد. چنان كه وجود رسول خدا صلى الله عليه وآله ذو وجوه است، جانشين ايشان هم بايد به مانند پيامبر داراى ابعادى ذو وجوه باشد; از اين رو بايد به امورى از جمله: هدايت خلق، وساطت فيض، حفظ شريعت، تعليم احكام، بسط عدالت، اجراى حدود، اقامه حكومت، قضاوت، تفسير قرآن و كلام رسول خدا صلى الله عليه وآله و تمام امور مربوط به دين و دنيا به امام مراجعه شود.
چهارم: از قيد «لشخص انسانى»، يا «لشخص من الاشخاص» هم استفاده مى شود كه در زمان واحد وجود دو امام ممكن نيست. خليفه و جانشين پس از رسول خدا صلى الله عليه وآله بايد يك نفر باشد. اهل سنّت هم خلافت بيش از يك نفر را در زمان واحد جايز نمى دانند.
مسلم در اين باره از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نقل مى كند:
إذا بويع لخليفتين فاقتلوا الآخر منهما;1
اگر در زمان واحد با دو خليفه بيعت شد، يكى از آن دو را بكشيد.
پنجم: هم چنين قيد «لشخص انسانى» گوياى آن است كه جانشين رسول خدا صلى الله عليه وآله بايد انسان باشد; از اين رو فرشته، جن، خرد بشرى و… هيچ كدام نمى توانند جانشين رسول خدا صلى الله عليه وآله و پُركننده خلأ پس از رسول خدا باشند.
1 . صحيح مسلم: 6 / 23. هم چنين ر.ك: السنن الكبرى (بيهقى): 8 / 144; كنز العمّال: 6 / 52.