موانع فراوان در راه نقل ادلّه امامت اميرالمؤمنين
بيضاوى مدعى شده است كه چون امامت از اصول دين است، پس بايد انگيزه زيادى براى بيان امامت اميرالمؤمنين عليه السلام وجود داشته باشد، در نتيجه اگر نصّى در اين مورد وجود داشت، لزوماً بايد به تواتر مى رسيد. امّا شواهد و قرائن متقنى حاكى از آن است كه نه تنها اوضاع فرهنگى و سياسى براى نقل ادلّه امامت و فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام مناسب نبوده است، بلكه موانع زيادى بر سر اين راه وجود داشته است. مرحوم علامه حلّى مى نويسد:
وقال: بعض الفضلاء،1 وقد سئل عنه عليه السلام فقال: ما أقول في شخص أخفى أعداؤه فضائله حسداً له، وأخفى أولياؤه فضائله خوفاً وحذراً فظهر فيما بين هذين فضائل طبّقت الشرق والغرب;2
از برخى فضلا در مورد اميرالمؤمنين عليه السلام سؤال شد. ]وى در پاسخ [گفت: چه بگويم در مورد كسى كه دشمنانش از روى حسادت و پيروانش به جهت ترس و احتياط فضائل او را مخفى ساخته اند; با اين حال فضائل ايشان در ميان اين دو گروه، شرق و غرب ]عالم[ را فرا گرفته است.
اين سخن به روشنى بيان گر اين حقيقت است كه پس از رسول خدا صلى الله عليه وآله جريان هاى حاكم به شدت از نقل و انتشار فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام جلوگيرى مى كرده اند، امّا على رغم تلاش هاى فراوان حاكمان، فضائل بسيارى از اميرالمؤمنين عليه السلام در منابع مخالفان و موافقان موجود است. اين موضوع از فراوانى فوق العاده فضيلت هاى اميرالمؤمنين عليه السلام حكايت دارد.
1 . مراد از «بعض الفضلاء»، خليل بن احمد فراهيدى، از علماى بزرگ قرن سوم و صاحب كتاب العين است. كتاب وى نخستين كتابى است كه در لغت نگاشته شده است. ر.ك: إحقاق الحق: 4 / 2.
2 . كشف اليقين: 4.