گفتار ابن كثير درباره مصداق اهل بيت
تا اين جا روشن شد كه براساس احاديث فراوان و قطعى الصدور و با دلالتى روشن، مصداق اهل بيت حضرت اميرالمؤمنين، حضرت فاطمه زهرا، حضرت امام حسن و حضرت امام حسين عليهم السلام هستند و قول عكرمه كذاب نيز هرگز توان مقابله با اين احاديث را ندارد. غير از عكرمه نيز احدى از صحابه و تابعين همسران پيامبر را مصداق اهل بيت معرفى نكرده اند، حتى خود همسران نبى اكرم نيز هرگز چنين ادعايى نداشته اند. احاديث مربوط به اين قول در مصادر معتبرى هم چون صحيح مسلم، مسند أحمد و تفسير طبرى و… موجود است.
از همين رو است كه ابن كثير نتوانسته از اين احاديث چشم پوشى كند و آن ها را ناديده بگيرد. از سوى ديگر محروم دانستن همسران پيامبر از اين فضيلت به مذاق وى خوش نمى آيد، بنابراين او تلاش كرده كه بين اين دو قول جمع كند تا اولا اختصاص اين فضيلت به اهل بيت پيامبر صلى الله عليه وآله را نفى كند، و ثانياً براى برخى از همسران پيامبر فضيلتى دست و پا كند.
ابن كثير ادعا مى كند كه آيه تطيهر نه به اهل بيت اختصاص و نه به همسران رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلّم، بلكه داراى معنايى اعم است كه هم شامل اهل بيت پيامبر مى شود و هم همسران ايشان را در برمى گيرد. وى با استناد به سياق آيات، همسران پيامبر را داخل در اهل بيت مى شمارد و روايات مربوط به شأن نزول آيه را نص صحيح مى داند، از اين رو مى گويد هم بايد به سياق آيات توجه كنيم و هم به نص آيات. جمع بين سياق و نص نيز آن است كه هم همسران پيامبر و هم اميرالمؤمنين، حضرت فاطمه زهرا و حسنين عليهم السلام را مصداق اهل بيت بدانيم. وى مى نويسد:
وروى ابن جرير عن عكرمة، أنه كان ينادي في السوق: (إِنَّما يُريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرًا) نزلت في نساء النبي صلّى الله عليه وآله وسلّم خاصة… وقال عكرمة: من شاء باهلته أنها نزلت في شأن نساء النبي صلى الله عليه وآله وسلّم، فإن كان المراد أنهنّ كنّ سبب النزول دون غيرهنّ، فصحيح; وإن أريد أنهنّ المراد فقط دون غيرهنّ، ففي هذا نظر. فإنّه قد وردت أحاديث تدلّ على أنّ المراد أعم من ذلك;1
ابن جرير از عكرمه روايت كرده كه وى در بازار جار مى زد كه آيه (إِنَّما يُريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرًا) فقط درباره همسران پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم نازل شده است… عكرمه مى گفت: هر كس با اين نظر كه آيه تطهير فقط درباره همسران پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم نازل شده است مخالف است، من حاضر هستم با او مباهله كنم. اگر مراد عكرمه اين باشد كه فقط همسران پيامبر سبب نزول آيه هستند نه ديگران صحيح است. اما اگر قائل باشد مراد از اهل بيت فقط آن ها هستند كه نه ديگران، اين سخن محل نظر است، زيرا احاديثى در اين زمينه وارد شده كه دلالت دارند بر اينكه مراد از اهل بيت اعم از همسران پيامبر است.
ابن كثير در اين عبارت تلويحاً عكرمه را رد مى كند، اما تعصب او مانع از تصريح و اذعان وى به كذب عكرمه شده است. ابن كثير پس از اين عبارت، تعداد زيادى از روايات را مطرح مى كند كه هر يك از آن ها در اختصاص آيه به پيامبر، اميرالمؤمنين، حضرت صديقه طاهره، و حسنين عليهم السلام صريح اند. وى در ادامه مى نويسد:
ثمّ الذي لا يشكّ فيه من تدبّر القرآن، أنّ نساء النبي صلّى الله عليه وآله وسلّم داخلات في قوله تعالى: (إِنَّما يُريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرًا)، فإنّ سياق الكلام معهنّ;2
سپس هركس در قرآن تدبر كند، شك نمى كند كه همسران پيامبر صلى الله عليهوآله وسلّم در آيه (إِنَّما يُريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرًا)داخل هستند، چرا كه سياق كلام با آنان است.
ابن كثير نزول آيه تطهير درباره اهل بيت را نعمت، غنيمت و رحمت دانسته و مى نويسد:
عائشة الصديقة بنت الصديق رضي الله عنهما أولاهنّ بهذه النعمة، وأحظاهنّ بهذه الغنيمة، وأخصهنّ من هذه الرحمة العميمة، فإنّه لم ينزل على رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم الوحي في فراش امرأة سواها، كما نصّ على ذلك صلوات الله وسلامه عليه. قال بعض العلماء رحمه الله: لأنّه لم يتزوّج بكراً سواها، ولم ينم معها رجل في فراشها سواه صلّى الله عليهوآله وسلّم ورضي الله عنها، فناسب أن تخصّص بهذه المزيّة، وأن تفرّد بهذه المرتبة العلية، ولكن إذا كان أزواجه من أهل بيته، فقرابته أحقّ بهذه التسمية;3
عايشه دختر ابوبكر به اين نعمت سزاوارتر و از اين غنيمت بهره مندتر و به اين رحمت شامل مخصوص تر است، زيرا ـ چنان كه پيامبر صلوات الله وسلامه عليه وآله به اين امر تصريح فرموده است ـ وحى بر رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم در منزل زنى غير از او نازل نشده است. برخى از علما گفته اند: اين امر بدان سبب است كه هيچ زن باكره اى غير از او با پيامبر ازدواج نكرد و هيچ مردى غير از پيامبر در بستر او نخوابيد، پس مناسب است به اين مزيت اختصاص يابد و تنها او به اين مرتبه والا برسد، ليكن اگر همسران پيامبر از اهل بيت او باشند، پس خويشاوندان پيامبر براى اين نام گذارى سزاوارتراند.
به واقع اين گونه سخن گفتن درباره همسران پيامبر و چنين منقبت سازى و فضيلت تراشى براى عايشه چه وجهى دارد؟!
با وجود نصوص معتبر و فراوان درباره مصداق اهل بيت، آيا سياق توان معارضه با نصوص را دارد؟ آيا به صرف فضيلت سازى براى همسران پيامبر مى توان برخلاف نصّ صريح ايشان، همسران پيامبر را داخل در اهل بيت به شمار آورد؟
1. تفسير ابن كثير: 3 / 491 ـ 492.
2. همان: 3 / 494.
3. همان: 3 / 494 ـ 495.