مردود بودن گفتار ابن كثير
با توجه به مباحث بالا، گفتار ابن كثير به چند دليل مردود است كه در ذيل به برخى از آن ها اشاره مى شود:
1 ـ اين گفتار با نصّ صريح رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلّم مخالف است;
2 ـ برخلاف فهم اهل بيت عليهم السلام است;
3 ـ برخلاف فهم بسيارى از بزرگان صحابه است;
4 ـ با اقرار همسران پيامبر و حتى عايشه در تعارض است;
5 ـ با اقرار عالمان بزرگ سنى ناسازگار است;
6 ـ برخلاف اتّفاق مفسّران و محدّثان است;
7 ـ برخلاف قاعده علمى مورد پذيرش همگان است، چرا كه تقسيم قاطع شركت است. براساس احاديث صحيح موجود در منابع معتبر سنّيان، وقتى امّ سلمه يا عايشه از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلّم درخواست كردند كه پيامبر آن دو را نيز به زير كساء راه دهد، پيامبر اكرم فرمود: أنت من أزواج رسول الله، هؤلاء أهل بيتي;
8 ـ تمسّك ابن كثير به سياق آيه با وجود دليل معتبر، بر خلاف اين قاعده مسلم است كه سياق هرگز نمى تواند در برابر دليل مقاومت كند; زيرا سياق در جايى مطرح مى شود كه دليلى وجود نداشته باشد. به عبارت ديگر سياق يك قرينه عرفى براى فهم مطلب است و اگر درباره مطلبى نص رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلّم، يا اقرار صحابه و يا اقرار همسران پيامبر صلى الله عليه وآله وسلّم وجود داشته باشد، هرگز جايى براى اجراى سياق باقى نمى ماند;
9 ـ اين سخن وى بر خلاف احاديث فراوان و مستفيض و بلكه متواتر است;
10 ـ اساساً بحث سياق نيز درباره اين آيه منتفى است و احاديث فراوانى كه در حد تواتر هستند بر اين واقعيت گواهند كه به هنگام جمع آورى قرآن، آيه تطهير در محل مناسب خود قرار نگرفته است.1 براى اين مدّعا دو شاهد وجود دارد:
شاهد اوّل: اختلاف تعبير و عوض شدن ضماير.
در آيات قبل و فراز ابتدايى آيه مورد بحث و نيز آيات پس از آن، ضماير جمع مؤنث به كار رفته است و خداوند در اين آيات تذكّرات و دستوراتى به همسران پيامبر مى دهد. در فراز پايانى آيه مورد بحث، به يك باره تعابير تغيير پيدا مى كند و ضماير به صورت مذكر به كار مى رود. به عبارت ديگر با يك نگاه اجمالى به سوره احزاب روشن مى شود كه از آيه «بيست و هشتم» تا آيه «سى و چهارم» به مطالبى درباره همسران پيامبر اشاره دارد و در تمام اين آيات ضماير به صورت جمع مؤنث به كار رفته است و در اين ميان تنها در فراز پايانى آيه «سى و سوم»، ضماير عوض شده است. از اين اختلاف تعبير و عوض شدن ضماير مى توان استفاده كرد كه احتمالا اين آيه در محل مناسب خود قرار نگرفته است. به علاوه به كار رفتن ضماير جمع مذكر حاكى از آن است كه اين قسمت از آيه ارتباطى با همسران پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم ندارد. برخى در مقام پاسخ به اين اشكال برآمده و گفته اند كه چون شخص رسول الله صلى الله عليه وآله وسلّم داخل در اهل بيت اند، ضماير از باب تغليب به صورت مذكر به كار رفته است. اما اين توجيه درباره قول عكرمه و طرفداران نظريه وى كاملا نا موجّه است; زيرا آنان قائلند كه عنوان اهل بيت صرفاً به ازواج رسول الله صلى الله عليه وآله وسلّم اختصاص دارد و روشن است كه حضرت خاتم الأنبياء صلى الله عليه وآله وسلم داخل در ازواج النبّى نيست.
اما شاهد دوم بر اين كه فراز مورد بحث در محل مناسب خود قرار نگرفته آن است كه اگر آيه مورد بحث را از ميان آيات جدا كنيم، هيچ خللى به محتواى آيات وارد نمى شود. بنابراين علاوه بر دلايلى كه بر نادرستى گفته ابن كثير اقامه شد، اساساً مستند وى كه همان بحث سياق آيات بود نيز در اين جا مورد ترديد جدى است و با وجود شواهدى كه احتمال نا مرتّب بودن اين آيات را تقويت مى كنند، هرگز نمى توان در اين باره سياق را قرينه اى بر فهم آيه دانست; آن هم سياقى كه با احاديث صحيح السند در كتب معتبر سنى در تعارض آشكار است.
1. از مسلمات تاريخ است كه قرآن موجود در دوران حكومت عثمان وتوسط زيدبن ثابت جمع آورى شده است و اين جمع آورى به ترتيب نزول نبوده است. بنابراين هرگز نمى توان گفت كه آيات قرآن در محلى كه خداوند نازل كرده قرار گرفته اند. به عنوان مثال درباره محل مناسب دو آيه اكمال و تبليغ ترديد اساسى وجود دار د.
هم چنين محل آيه تطهير نيز مورد ترديد است. البته اين سخن هرگز به معناى تحريف قرآن نيست، چرا كه به اعتقاد ما قرآن مجيد تحريف نشده و هرگز زياده و نقصانى در آن صورت نگرفته است; زيرا خداوند حافظ قرآن است و احدى نتوانسته و نمى تواند تا روز قيامت در آن دخل و تصرف كند. اين موضوع به تفصيل در كتاب مستقلى با عنوان «التحقيق فى نفى التحريف» توسط نگارنده مطرح و اثبات شده است. با اين وجود كسى هم نمى تواند ادعا كند كه آيات قرآن موجود به ترتيب نزول مرتب شده اند.