توثيق عطيه از سوى عالمان اهل سنت
علاوه بر اين كه عطيه عوفى از تابعين و رجال بخارى، ابوداوود، ابن ماجه، ترمذى و احمد بن حنبل است، بسيارى از عالمان سنى نيز وى را توثيق كرده اند. ابن حجر در تهذيب التهذيب مى نويسد:
وقال الدوري عن ابن معين: صالحٌ… وقال أبو حاتم: ضعيف يكتب حديثه… وقال ابن سعد… وكان ثقة إن شاء الله وله أحاديث صالحة… قال أبوبكر البزار: كان يعده في التشيّع، روى عنه جلّة الناس. وقال الساجي: ليس بحجّة وكان يقدّم عليّاً على الكلّ;1
دَورى به نقل از ابن معين گويد: ]عطيه[ صالح است… ابوحاتم گويد: ضعيف است ]ولى[ حديثش نوشته مى شود… ابن سعد گويد:… و او إن شاء الله ثقه بود و احاديث قابل قبولى دارد… ابوبكر بزّار نيز مى گويد: در تشيع غلو مى كرد، اما بزرگان قوم از او روايت كرده اند.
ساجى نيز درباره وى مى گويد: احاديثش حجت نيست و همواره على عليه السلام را بر تمامى صحابه مقدم مى كرد.
مى بينيم كه بسيارى از عالمان سنى عطيه را توثيق كرده اند و تضعيف او از سوى برخى عالمان سنى صرفاً به جهت تشيع وى بوده است. به علاوه برخى از كسانى كه در وثاقت عطيه خدشه كرده اند، ناصبى و متعصب هستند و جرح آن ها اعتبارى ندارد. به عنوان مثال يكى از كسانى كه بر عليه عطيه سخن گفته، ابواسحاق جوزجانى است. ابن حجر به سخن جوزجانى درباره عطيه اشاره كرده مى نويسد:
«قال الجوزجاني: مائل».2
اما اين سخن جوزجانى پيرامون عطيه قابل پذيرش نيست، زيرا ابن حجر در ذيل شرح حال «اسماعيل بن أبان الوراق» به گفتار جوزجانى درباره وى پرداخته و پس از نقل سخن جوزجانى مى نويسد:
قلت: الجوزجاني كان ناصبياً منحرفا عن علىّ فهو ضد الشيعي المنحرف عن عثمان… ولا ينبغي أن يسمع قول مبتدع في مبتدع;3
خود جوزجانى ناصبى بود و از على ]عليه السلام[ انحراف داشت و بر ضد شيعيان منحرف از عثمان سخن مى راند… و شايسته نيست قول بدعت گذار درباره بدعت گذار شنيده شود.
و نيز مى نويسد:
وأما الجوزجاني فقد قلنا غير مرّة إنّ جرحه لا يقبل في أهل الكوفة، لشدّة انحرافه ونصبه;4
اما جوزجانى، بارها گفته ايم كه جرح او درباره اهل كوفه به جهت شدّت انحراف و نصب وى پذيرفته نيست.
همو در تهذيب التهذيب مى نويسد:
وقال إبن عدي: كان شديد الميل إلى مذهب أهل دمشق في الميل على عليّ ]عليه السلام[ ، وقال السلمي عن الدارقطني: … لكن فيه إنحراف عن علي;5
ابن عدى گويد: ]جوزجانى[ به شدت به مذهب اهل دمشق در دشمنى با على عليه السلام مايل بود. سلمى نيز به نقل از دارقطنى گويد:… ليكن در او انحراف از على عليه السلام وجود داشت.
بنابراين جرح امثال وى از روى عناد و تعصب بوده و هيچ ارزشى ندارد و با مجموع قرائنى كه ذكر شد، اهل تسنن بايد به وثاقت عطيه بن سعد عوفى ملتزم شوند.
1. همان: 7 / 201 ـ 202.
2. تهذيب التهذيب: 7 / 201، ذيل شماره 414.
3. مقدمة فتح الباري: 388.
4. همان: 446.
5. تهذيب التهذيب: 1 / 159.