ترس و تزلزل نصرانيان
اين جا بود كه رنگ چهره «سيد» و «عاقب» زرد شد و به سوى ياران و جايگاه خاص خود بازگشتند. وقتى همراهان «سيد» و «عاقب» آن دو را ديدند و از ناراحتى آن دو مطلع شدند، پرسيدند: مشكل شما چيست؟ آن دو از اظهار مشكل خود خوددارى كرده و گفتند: مشكلى در ميان نيست تا به شما خبر دهيم.
در اين حال، جوانى از نيكان نصارا كه دانشى به او عطا شده بود، خطاب به آنان گفت: «واى بر شما! مباهله نكنيد، بلكه اوصاف او را كه در كتاب «جامعه» يافتيد، به ياد آوريد. به خدا سوگند، راستى شما مى دانيد كه او راست مى گويد و نيز مى دانيد كه برادران شما اندكى پيش مسخ شده و به صورت ميمون و خوك درآمدند». بدين ترتيب، دانستند كه آن جوان آن ها را نصيحت مى كند. از اين رو، هيچ كس سخنى نگفت.
«منذر بن علقمه» ـ برادر اسقف آنان (ابوحارثه) ـ كه بهره اى از دانش داشت و نزد نصارا شناخته شده بود و هنگام بحث و مجادله آنان در «نجران» حضور نداشت، در حالى به «نجران» رسيد كه گروه ياد شده آماده حركت به سوى رسول خدا صلى الله عليه وآله بودند. از اين رو، با آن ها همراه شد; ولى ديد كه دچار اختلاف و ترديد هستند. از اين رو، دست «سيد» و «عاقب» را گرفت و به يارانش گفت: «مرا با اين دو تنها بگذاريد». آن دو را به كنارى كشيد و خطاب به آن ها گفت: «اگر درباره نصيحت من بينديشيد، نجات مى يابيد و اگر فرو گذاريد، هم خودتان هلاك مى شويد و هم ديگران را هلاك مى كنيد». آن دو گفتند: تو خيرخواه امانت دار و به دور از عيب و نقص هستى، هر چه مى خواهى بگو.
از اين رو، هنگام آماده شدن رسول خدا صلى الله عليه وآله و همراهان براى مباهله، «سيد» و «عاقب» نگاه كردند و ديدند امر عظيمى رخ داده است و يقين كردند كه عذاب خداوند متعال به وقوع پيوسته است. از اين رو، قدم هايشان به لرزه افتاد و نزديك بود عقل خود را از دست بدهند و احساس كردند كه عذاب الاهى آنان را فرا گرفته است. در اين موقعيت، وقتى «منذر بن علقمه» ديد آن دو دچار بيم و هراس شده اند، خطاب به آن ها گفت: «اگر در برابر حضرت محمّد صلى الله عليه وآله تسليم شويد، در دنيا و آخرت نجات مى يابيد، ولى اگر دين خود و زندگى خوشى را كه از اين راه به دست آورده ايد، مقدّم بداريد و بر مقام، برترى و منزلتى كه در ميان خود داريد، اصرار ورزيده و علاقه نشان دهيد، من بر مقام و منزلت شما بخل نمىورزم; ليكن در اين صورت شما كه از «نجران» و بوستان هاى خود دست كشيده و به اين جا آمده ايد و با درخواست مباهله با محمّد صلى الله عليه وآله رو به رو شده ايد و مباهله را جدا كننده حق از باطل و معجزه اى ميان او و خود قرار داده ايد، بدانيد محمّد صلى الله عليه وآله به درخواست شما پاسخ مثبت خواهد داد و خود آگاهيد كه هرگاه پيامبران امرى را اظهار كنند، جز با تحقق و انجام آن باز نمى گردند. بنابراين، از بيم آن چه مى بينيد انصراف داده و از مباهله دست بكشيد. بر اين اساس،بهتر است عقب نشينى كنيد. اى برادر، شتاب كرده و با محمّد صلى الله عليه وآله سازش كنيد و او را خرسند گردانيد و اين مسأله را به تأخير نيندازيد، زيرا وضعيت شما و من كه همراه شما هستم، همانند قوم حضرت يونس عليه السلام است، آن گاه كه عذاب الهی آن ها را فرا گرفت.
منو