بررسى كلام مرحوم حمصى رازى
استدلال مرحوم حمصى دو مقدمه دارد:
نخست اين كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم از همه انبياء افضل است. اين مقدمه از ضروريات دين است و احدى نمى تواند در آن مناقشه كند.
مقدمه دوم اين كه على عليه السلام در همه كمالات با رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم مساوى است. فخر رازى اين مقدمه را نيز پذيرفته و ساير سنيان هم نتوانسته اند به طور جدى به اين مطلب اشكال كنند. اين دو مقدمه با اين كبرا كه مساوىِ افضل، افضل است، به طور قهرى اين نتيجه را به دست مى دهد كه اميرالمؤمنين عليه السلام از ساير انبياء ـ جز پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم ـ افضل است. پس استدلال مرحوم حمصى بر افضليت اميرالمؤمنين عليه السلام از جميع پيامبران پيشين تمام و غير قابل مناقشه است. اما فخر رازى نمى تواند اين حقيقت را بپذيرد; چرا كه پذيرش آن به معناى قبول امامت و ولايت الاهى حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام خواهد بود.
فخر رازى نه در مقدمات استدلال و نه در ترتّب نتيجه بر آن دو مقدمه مناقشه نكرده و البته بر طبق مبناى علمى نمى تواند مناقشه كند، از همين رو مدّعى مى شود كه نتيجه برهان با اجماع مسلمانان ناسازگار است. وى ادعا كرده است كه مسلمانان بر افضليت نبى از غير نبى اجماع دارند، اما در ميان مسلمانان هرگز چنين اجماعى وجود ندارد، زيرا شيعيان ـ كه در زمره امت اسلامى هستند ـ اميرالمؤمنين عليه السلام را در عين پيامبر نبودن از همه انبياء پيشين افضل مى دانند. مرحوم شيخ مفيد در اين باره رساله اى دارد كه اميرالمؤمنين عليه السلام از ساير انبياء ـ جز محمّد صلّى الله عليه وآله وسلّم ـ افضل مى داند.
مرحوم حمصى رازى كه به افضليت اميرالمؤمنين عليه السلام از ساير انبياء معتقد است خود نيز در زمره مسلمانان مى باشد، پس اساساً برخلاف ادعاى رازى مبنى بر افضليت نبى از غير نبى هيچ اجماعى شكل نگرفته است; بلكه براساس كلام خدا و روايات پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم، امامان از پيامبران افضلند.1
هم چنين براساس احاديث نبوى، آن چه در تك تك انبياء وجود دارد در اميرالمؤمنين عليه السلام جمع شده است. روايتى كه مرحوم حمصى در اين باره نقل و به آن استناد مى كند، در منابع اهل سنت نيز با اندكى تفاوت در عبارت و اشتراك در مضمون آمده است.
هم چنين در رواياتى كه اهل سنّت از پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم نقل مى كنند، شواهدى مبنى بر برترى ساير امامان شيعه بر انبياء پيشين وجود دارد. در برخى احاديث از نزول حضرت عيسى عليه السلام به هنگام قيام حضرت مهدى عليه السلام و اقامه نماز به امامت قائم عليه السلام سخن به ميان آمده است كه خود نشانه برترى و افضليت امام زمان عليه السلام بر حضرت عيسى است.2
افزون بر آيات و روايات، عقل نيز حكم به برترى و افضليت شخص داراى تمامى صفات كمالى بر ديگران كه جامع چنين صفاتى نيستند مى كند. به اين بيان كه اميرالمؤمنين على عليه السلام داراى تمامى صفات كمالى است، صفاتى كه به صورت پراكنده ميان پيامبران تقسيم شده است كه خود نشان گر برترى ايشان بر انبياء است.
بنابراين عقل، كتاب و سنت سه شاهدى است بر افضليت اميرالمؤمنين عليه السلام از ساير انبياء و در مقابل اين دلايل قطعى نيز هيچ اجماعى وجود ندارد.
1. ر.ك: كنز العمال: 11 / 634 ـ 635 / ح 33090; شرح المقاصد: 2 / 300; المواقف: 3 / 626; فتح الملك العلى: 69 ـ 70; شواهد التنزيل: 1 / 100 / ح 116 و 103 / ح 117; تاريخ مدينة
دمشق: 7/112 و42/ 288 و 313; ميزان الإعتدال: 4 / 99 / ش 8469; لسان الميزان: 6 / 24 / ش 88 ; مناقب علي بن أبي طالب عليه السلام ومانزل من القرآن في علي عليه السلام: 147 / ح 179; البداية
والنهاية: 7 / 392 ـ 393; المناقب (خوارزمي): 83; مطالب السؤول في مناقب آل الرسول: 129; شرح نهج البلاغة: 7 / 220 و 9 / 168; المنتقى من منهاج الإعتدال: 1 / 344; جامع الأحاديث: 20 / 394 / ح 22444 و 41 / 374; الجامع الكبير: 1 / 23076 / ح 5175; الرياض النضرة: 1 / 279; منهاج
السنّة: 5 / 355; نزهة المجالس: 1 / 356.
2. ر.ك: صحيح مسلم: 1 / 95، مسند أحمد: 2 / 336، 3 / 345 و 384; سنن ابن ماجه: 2 / 1361; المحلّى: 1 / 9 و 7 / 391; فيض القدير شرح الجامع الصغير: 6 / 513 / ش 9770; الديباج على
مسلم: 1 / 179 ـ 180 / ش 249 و منابع ديگر.