نتيجه بحث در ازدواج موقّت
اكنون نتيجه اين بحث را در چند بند خلاصه مى كنيم:
1 . طبق قرآن، سنّت و اجماع، ازدواج موقّت يكى از احكام ضرورى اسلام بوده و مسلمانان در سخن و عمل بر اين عقيده بوده اند.
2 . عمر بن خطّاب پس از گذشت پاسى از خلافت خود آن را حرام كرد.
3 . اهل سنّت پس از اعتراف به اين دو مسئله به اختلاف افتاده و براى توجيه كار عمر، سرگردان شدند.
برخى گفتند: حرام شدن ازدواج موقّت، از سوى پيامبر صلى اللّه عليه وآله صورت پذيرفته است و به جز عمر هيچ كس از اين مسئله آگاه نشده است. اين مسئله باطل و نادرست است.
برخى ديگر گفتند: حرام شدن ازدواج موقّت از جانب خود عمر بود. اما بايد از حكم وى پيروى كرد; چرا كه پيامبر صلى اللّه عليه وآله فرموده اند: «از سنّت من و سنّت خلفاى راشدين پيروى كنيد».
ما درباره اين روايت به طور جداگانه بحث كرده ايم و باطل بودن آن را به اثبات رسانده ايم.1
برخى نيز گفتند: شخص پيامبر صلى اللّه عليه وآله ازدواج موقّت را حرام نموده اند.
پيروان اين ديدگاه در تعيين زمان و مكان اين مسئله دچار اختلاف شده اند و به پاره اى از احاديث استناد كرده اند كه همه اين احاديث ساختگى هستند.
4 . حلال بودن ازدواج موقّت به عنوان يكى از احكام اسلام و ساختگى بودن احاديث نقل شده از پيامبر صلى اللّه عليه وآله درباره حرمت آن روشن شد.
با توجه به اين مسئله و نيز با روشن شدن نادرستى روايت نسبت داده شده به پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله كه دلالت بر لزوم پيروى از سنّت عمر دارد،2 به اين نتيجه مى رسيم كه حرام شدن ازدواج موقّت از سوى عمر چيزى جز بدعت نيست; امرى كه رسول گرامى صلى اللّه عليه وآله از آن نهى كرده اند و فرموده اند:
إيّاكم ومحدثات الاُمور…;
از امور نوپيدا و بدعت گذارى ها بپرهيزيد.
آن چه در اين نوشتار آمده بر پايه پژوهش و بررسى كوتاه پيرامون احاديث، ديدگاه ها و اقوال مطرح شده درباره حكم دو متعه (يعنى متعه حج و ازدواج موقّت) بود. هر چند اين موضوع ابعاد گوناگون ديگرى دارد كه پژوهش گران فقيه و متكلم در كتاب هاى خود به تفصيل بررسى كرده اند.
از خداوند منّان خواستاريم كه ما را در يافتن حق و پيروى از آن يارى نمايد و تلاش هاى ما را به درگاه خويش خالص گرداند. هم چنين از خدا مى خواهيم ما را با حضرت محمّد صلى اللّه عليه وآله و خاندان پاك و پيروان حقيقى اش محشور فرمايد، به راستى كه او مهربان و بخشايش گر است.
1 . براى آگاهى بيشتر ر.ك: سنّت پيامبر يا سنّت خلفا؟! شماره 23 از سلسله پژوهش هاى اعتقادى، از همين نگارنده.
2 . براى آگاهى بيشتر از اين روايت ر.ك: حديث اقتدا به شيخين در ترازوى نقد، شماره 8 از سلسله پژوهش هاى اعتقادى، از همين نگارنده.