نمونه اى از پرورش يافتگان ائمه
سخن ديگر اين كه معلوم شد كه ائمه عليهم السلام واسطه بين خلق و خدا هستند. اگر كسى در مسير اهل بيت حركت كند و پيرو آن ها باشد، اقوال آن ها را واقعاً عمل بكند و مطيع آن ها باشد حقيقتاً، به خدا مى رسد. طبيعى است كه هر چه عمل انسان بيشتر، دقيق تر و با خلوص بيشتر باشد ناگزير قربش به خداوند متعال بيشتر مى شود.
در تاريخ در احوالات اشخاص ديده شده كه هر چه افراد، با اهل بيت عليهم السلام بيشتر معاشرت و متابعت داشتند به خدا نزديك تر بودند و داراى چه كراماتى و مقاماتى بودند.
آرى، در كوفه خرما فروش بسيارى بود، اما چرا ميثم تمّار به آن مقام رسيد؟ و هم چنين رشيد هجرى، كميل بن زياد و امثال آن ها.
چون اين ها بيشتر ملازم امير مؤمنان على عليه السلام و مطيع آن حضرت بودند، واقعاً معتقد بودند و خلوص داشتند كه به اين مراتب رسيدند و اسامى اين ها تا روز قيامت ماندگار است و مردم به ديده احترام به اين ها نگاه مى كنند و چه كراماتى در زمان حيات و بعد از مماتشان ظهور كرد.
داستانى را از مرحوم پدرم شنيدم كه ايشان فرمودند:
كسى به زيارت ميثم تمّار رفت، مقبره او نزديك مسجد كوفه است. هنگام ظهر بود، گرسنه شد. آن زمان مقبره ميثم تمّار مثل حالا ـ كه توسط يكى از اهل خير نجف اشرف ساخته شد ـ آباد نبود و در آن اطراف، مغازه اى وجود نداشت. او گفت: يا ميثم! من گرسنه ام!
آن گاه فاتحه اى خواند و چون خواست برگردد، ديد روى زمين كف حياطِ مقبره، نان و كباب داغ نهاده شده و هيچ كسى در آن جا نيست.
اين ها به بركت مصاحبت و معاشرت، بلكه ملازمت با امير مؤمنان على عليه السلام است؛ ملازمتى كه از مصاحبت اخص است.
البته وقتى در كسى ظرفيت و لياقت را ديدند به تدريج مطالب را به او ياد مى دهند و آن گاه دهانش را مى بندند كه به كسى نگويد.
آرى، ائمه اطهار عليهم السلام اين گونه بودند و به اين مقامات رسيدند كه راه اعظم و صراط اقوم شدند، مردم را هدايت كردند و تعليم دادند. گرچه تعداد شاگردان اين مكتب اندك است، امّا اين به علت عدم توفيق مردم است، وگرنه چراغ روشن است؛ چه افراد بسيارى دور آن حلقه زنند يا افراد اندكى.
منو