مُعْتَرِفٌ بِكُمْ;
به شما اعتراف دارم.
به عقيده ما، اهتمام به اين مطالب كه هم معرفت ائمه عليهم السلام است و هم معرفت به يك سلسله امور اعتقادى، واجب است كه اگر معارف انسان ناقص باشد ناگزير اعمال او نيز ناقص خواهد بود و اگر اعمال ناقص باشد، مفاسدى را در پى خواهد داشت كه يكى از مفاسد اين كه شبهه در او به سرعت اثر مى كند و وقتى از خواب بيدار مى شود كه ديگر چاره اى نخواهد داشت. چنان كه در اين زمان مى بينيم چگونه افراد منحرف مى شوند و بر انحراف خود پافشارى مى كنند و با عاقبت بد از دنيا مى روند.
«اعتراف» افتعال از «المعرفة» است، راغب اصفهانى مى گويد:
المعرفة والعرفان: إدراك الشيء بتفكّر وتدبّر لأثره، وهو أخصّ من العلم ويضادّه الإنكار.1
ما بايد با تفكّر و تدبّر مقامات حضرات معصومين عليهم السلام را به قدر وسع درك كنيم كه خدا مى داند چه آثارى دارد، كه هر چه معرفت بيشترى داشته باشيم اطاعت از خداوند بيشتر و به او نزديك تر خواهيم شد.
بنابراين، معرفتمان ـ علاوه بر قلب ـ در لسان و اعمال ظاهر خواهد گشت و بدين وسيله نيز داعى ديگران به سوى حق خواهيم بود.
1 . المفردات في غريب القرآن: 331.