قبور ائمّه و پناهنده شدن حيوانات
عجيب اين كه پناهندگى به قبور ائمه عليهم السلام حتى در عالم حيوانات نيز بوده و هست. در روايتى در وسائل الشيعه آمده:
روزى امام رضا عليه السلام نشسته بودند و عدّه اى در خدمتشان حضور داشتند، در اين هنگام گنجشكى آمد و خيلى سر و صدا مى كرد. امام عليه السلام به يكى از حاضران فرمودند: اين شىء را بردار و فلان جا برو و مارى را كه به لانه اين پرنده آمده بكش! اين پرنده به من پناه آورده است.1
روايت ديگرى در بحار الأنوار آمده است:
جابر جعفى مى گويد: در سفر حجى در خدمت امام باقر عليه السلام بودم، حيوانى كنار محمل حضرت عليه السلام آمد و چيزى گفت.
جابر مى گويد: من دست دراز كردم كه اين حيوان را بگيرم.
حضرت مرا از اين كار باز داشت و فرمود:
يا جابر! فإنّه استجار بنا أهل البيت;2
اى جابر! اين حيوان به ما اهل بيت پناه آورده است.
در روايت ديگرى آمده:
آهويى نزد امام صادق عليه السلام آمد و با زبان خود به حضرت مطلبى را گفت.
حضرت فرمود:
أفعل إن شاء الله;
ان شاء الله انجام مى دهم.
وقتى آهو رفت; حضرت فرمودند:
استجار بي الظبي وأخبرني أنّ بعض من يصيد الظباء بالمدينة صاد زوجته;3
آهويى از دست برخى صيادان به من پناه آورد و به من خبر داد كه برخى از صيادان مدينه جفت او را صيد كرده است.
1 . بصائر الدرجات: 365، حديث 19، مناقب آل ابى طالب: 3 / 447، وسائل الشيعه: 11 / 537، حديث 15477، بحار الأنوار: 49 / 88 ، حديث 8 .
2 . الخرائج والجرائح: 2 / 604، حديث 12، بحار الأنوار: 46 / 248، حديث 38.
3 . همان: 1 / 299، حديث 5، همان: 47 / 112، حديث 149.