دوستى با دوستان ائمه
مُوَال لَكُمْ وَ لاَِوْلِيَائِكُمْ;
دوست دار شما و (دوستدار) دوستان شما هستم.
دايره ارادت، اخلاص و محبّت خالص نسبت به ائمه عليهم السلام، توسعه پيدا مى كند و شيعيان اهل بيت را هم شامل مى شود.
به عبارت ديگر، ارادت به اهل بيت، ارادت به شيعيانشان است; يعنى با اين مهرورزى و دوست داشتن بايد شيعيان آن بزرگواران را نيز دوست داشته باشيم. به آن ها مهرورزيم، در خدمت آن ها باشيم و در حد توان به آن ها كمك بكنيم، احترام و اكرام بنماييم و با آنان رفت و آمد داشته باشيم.
اوّلاً: در اين باره ائمه عليهم السلام بسيار تأكيد كرده اند و روايات بسيارى در اين زمينه داريم كه شيعيان ما، بين خودشان چگونه باشند. توصيه هاى اهل بيت سلام الله عليهم در اين زمينه بسيار زياد است.
پس، ارادت و محبت داشتن و همكارى با شيعيان و يارى دادن به آنان، اطاعت از امر ائمه عليهم السلام است.
ثانياً: محبّت به شيعيان اهل بيت مكمّل محبّت به خود اهل بيت عليهم السلام است. نمى شود انسان نسبت به اهل بيت عليهم السلام ارادت داشته باشد، اما نسبت به شيعيان و محبينشان، ارادت نداشته باشد يا بى تفاوت باشد. بلكه اين مطلب كليّت دارد، از اين رو در روايت آمده:
أ صدقاؤك ثلاثة، وأعداؤك ثلاثة. فأ صدقاؤك: صديقك وصديق صديقك وعدوّ عدوك. وأعداؤك: عدوّك، وعدوّ صديقك، وصديق عدوّك;1
دوستان تو سه قسم و دشمنان تو سه قسم هستند: دوستان تو همان دوست تو، دوستِ دوست تو و دشمنِ دشمن تو هستند و دشمنان تو همان دشمن تو، دشمن دوست تو و دوست دشمن تو هستند.
ثالثاً: دوست داشتن شيعيان اهل بيت مقتضاى روايات خلقت است كه آنان از طينت اهل بيت عليهم السلام آفريده شده اند و اين كه فرموده اند:
شيعتنا منّا…;2
شيعيان ما از ما هستند… .
1 . بحار الأنوار: 71 / 164.
2 . همان: 25 / 21، ضمن حديث 34.