پند دهندگان در نهان و آشكار
پس اين معانى در ائمّه عليهم السلام وجود داشته و آن بزرگواران به لوازم اين پيمان و عهد ملتزم بودند. از اين روست كه در پى اين عبارت مى خوانيم:
وَنَصَحْتُمْ لَهُ فِى السِّرِّ وَالْعَلانِيَةِ؛
در نهان و آشكار به خلق پند داديد.
كلمه «نُصح» را در لغت گفته اند: خلاف الغش.1
راغب اصفهانى مى گويد:
نصحت له الودّ، أي أخلصته، وناصح العسل: خالصه.2
بنابراين ائمّه با تمام وجود از آن خدا بودند، و كمال خلوص را در برابرش در همه احوال داشتند.
ممكن است مقصود از «نصحتم له» خيرخواهى به مردم براى رضاى خدا، و دعوت آنان به سوى حق باشد كه فرمود:
(ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ…)؛3
به وسيله حكمت… به راه پروردگارت دعوت كن.
ائمّه عليهم السلام مردم را در آشكار و نهان، و به هر شكل كه مقتضاى زمان و مكان و اشخاص بوده، دعوت كردند… .
1 . همان: 4 / 318.
2 . المفردات فى غريب القرآن: 494.
3 . سوره نحل (16): آيه 125.