نكته سوم: اعلم بودن اهل بيت
نكته سوم اين كه آيه مباركه (ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ…) بر اعلميّت دلالت مى كند، زيرا اگر منظور از «كتاب»، قرآن مجيد باشد، قرآن اشرف كتاب هاى آسمانى است. آن چه در آن كتب بوده در قرآن موجود است. پس كسى كه وارث قرآن مى شود از كسانى كه صاحبان كتاب هاى پيشين بوده اند، افضل و اعلم خواهد بود.
و اگر منظور از «كتاب»، چيز ديگرى باشد كه قرآن نيز در ضمن آن باشد، دلالت بهتر خواهد بود.
و در نتيجه ائمّه عليهم السلام از همه پيامبران الاهى، غير از پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله به طور مطلق اعلم و افضل خواهند بود.
در كتاب غاية المرام در ذيل آيه «اصطفاء» روايات مفيدى نقل شده است. ابواسحاق ثعلبى از مفسّران بزرگ قرن چهارم در تفسير خود به سند از اعمش از ابى واثل نقل مى كند:
قرأت في مصحف عبداللّه بن مسعود: (إِنَّ اللّهَ اصْطَفى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْراهيمَ) وآل محمّد (عَلَى الْعالَمينَ)؛1
در مصحف عبداللّه بن مسعود خواندم كه نوشته بود: «همانا خداوند آدم، نوح، آل ابراهيم» و آل محمّد عليهم السلام «را بر تمام عالميان برترى داد».
البته ما اين روايت ها را به گونه اى توجيه مى كنيم كه بر تحريف قرآن مجيد دلالت نكنند.
در اين زمينه از طرق ما نيز روايات متعددى نقل شده است. براى نمونه، شيخ طوسى رحمه اللّه در الامالى به سند روايت مى كند كه راوى گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه اين گونه قرائت كرد:
(إِنَّ اللّهَ اصْطَفى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْراهيمَ وَآلَ عِمْرانَ) وآل محمّد (عَلَى الْعالَمينَ).
قال: هكذا نزلت؛2
و فرمود: اين آيه اين گونه نازل شده است.
شيخ طبرسى رحمه اللّه نيز در مجمع البيان مى نويسد:
وفي قرائة أهل البيت عليهم السلام «وآل محمّد على العالمين»؛
و در قرائتى كه از اهل بيت عليهم السلام وارد شده، آمده است: «وآل محمّد على العالمين».
يكى از وجوه اين گونه روايات اختلاف قرائات است.3
عيّاشى نيز در تفسير خود روايتى را نقل مى كند كه هشام بن سالم گويد:
سألت أباعبداللّه عليه السلام عن قول اللّه: (إِنَّ اللّهَ اصْطَفى آدَمَ وَنُوحًا).
فقال: هو آل إبراهيم وآل محمّد على العالمين، فوضعوا إسماً مكان اسم؛4
از امام صادق عليه السلام از اين فرمايش خداى تعالى كه (إِنَّ اللّهَ اصْطَفى آدَمَ وَنُوحًا) پرسيدم.
فرمود: همان آل ابراهيم و آل محمّد هستند كه بر جهانيان برترى داده شدند؛ پس نامى را مكان نام ديگر قرار دادند.
ذكر اين نكته جالب است كه در احاديث پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله تأكيد شده كه به هنگام صلوات «آل محمّد» را هم بگوييد و از صلوات بى ذكر «آل» نهى فرموده اند، از جمله اين حديث است كه:
لا تصلّوا عليّ الصّلاة البتراء؛5
بر من صلوات و درود ناقص نفرستيد.
بعضى از مخالفان اهل بيت رسول اللّه مى گويند: مراد از «آل محمّد» اُمّت محمّد صلى اللّه عليه وآله مى باشد؛ ولى در عين حال به هنگام صلوات بر پيامبر اكرم، «وآله» را نمى گويند.
روايت جالبى درباره آل محمّد از امام صادق عليه السلام نقل شده است. ابوعمرو زبيرى از آن حضرت مى پرسد:
ما الحجّة في كتاب اللّه أنّ آل محمّد هم أهل بيته؟
قال: قول اللّه تبارك وتعالى: (إِنَّ اللّهَ اصْطَفى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْراهيمَ وَآلَ عِمْرانَ «وآل محمّد» ـ هكذا نزلت ـ عَلَى الْعالَمينَ * ذُرّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْض وَاللّهُ سَميعٌ عَليمٌ).
ولا يكون الذريّة من القوم إلاّ نسلهم من أصلابهم.
وقال: (اعْمَلُوا آلَ داوُودَ شُكْرًا وَقَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ)6 وآل عمران وآل محمّد؛7
چه دليلى از قرآن داريد كه آل محمّد، اهل بيت او هستند؟
فرمود: خداوند در قرآن مى فرمايد: «به راستى خداوند آدم، نوح، آل ابراهيم، آل عمران و آل محمّد را بر تمام جهانيان اختيار كرد و برگزيد» آيه چنين نازل شد. «آن ها فرزندان و خاندانى بودند كه بعضى از بعض ديگر گرفته شده بودند و خداوند شنوا و داناست» و ذريّه از هر قومى جز فرزندان ايشان از صلب آن ها نخواهد بود.
و فرمود: «اى آل داوود ـ و آل عمران و آل محمّد ـ شكرگزارى كنيد؛ ولى عدّه كمى از بندگان من شكرگزارند».
بنابراين، از آيه مباركه (ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ) اعلم بودن اهل بيت ـ علاوه بر عصمت و افضليّت آن بزرگواران ـ به دست مى آيد. ما پيش تر گفتيم كه «اصطفاء» به بركت عبوديّت است و اين چيزى است كه در آيات قرآن نيز آمده است، آن جا كه مى فرمايد:
(وَسَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذينَ اصْطَفى)؛8
و سلام بر بندگان او؛ همان هايى كه برگزيده است.
روى عبوديّت تأكيد شده؛ چرا كه عبوديّت مقدّمه رسيدن به كمالات و مقامات است؛ يعنى از اين جا بايد شروع كرد و راه اين است.
آن بزرگواران قبل از رسيدن به آن مقامات و بعد از رسيدن نيز عبد بود و به عبادت مشغول بودند، به آيه مباركه:
(وَلَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَاْلأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَلا يَسْتَحْسِرُونَ)؛9
تمام كسانى كه در آسمان ها و زمين هستند از آنِ او هستند و آن ها كه نزد او هستند (فرشتگان) هيچ گاه از پرستش او تكبّر ندارند و هرگز خسته نمى شوند.
و آن چه در ذيل آن آمده، توجّه كنيد، آن جا كه امام عليه السلام به مفضّل بن عمر مى فرمايد:
ويحك يا مفضّل! ألستم تعلمون أنّ «من في السماوات» هم الملائكة، و«من في الأرض» هم الجانّ والبشر وكلّ ذي حركة، فمن الّذين فيهم ومَن عنده الّذين قد خرجوا من جملة الملائكة.
قال المفضّل: من تقول يا مولاي!
قال: يا مفضّل! ومن نحن الّذين كنّا عنده، ولا كون قبلنا ولا حدوث سماء ولا أرض ولا ملك ولا نبيّ ولا رسول… .10
اگر ما گفتيم ائمّه عليهم السلام عبد هستند، ولى عبادى كه خداوند متعال به بركت عبوديّتشان اين ها را به اين جا رسانده است، آيا اين را غلو مى گويند؟
1 . غاية المرام: 3 / 270، بحار الأنوار: 23 / 228، حديث 51، العمده: 55، حديث 55، شواهد التنزيل: 1 / 152، حديث 165، به نقل از تفسير الثعلبى: 3 / 53. گفتنى است كه: در تفسير الثعلبى به جاى «آل محمّد»، «آل عمران» جاى گزين شده است.
2 . الأمالى، شيخ طوسى: 300، حديث 592، بحار الأنوار: 23 / 222، حديث 26.
3 . تفسير مجمع البيان: 2 / 278.
4 . تفسير العياشى: 1 / 168، حديث 30، بحار الأنوار: 23 / 225، حديث 45.
5 . ر.ك: وسائل الشيعه: 7 / 207، حديث 9127، الصواعق المحرقه: 2 / 430، فصل يازدهم، آيه دوم، ينابيع المودّه: 1 / 37، حديث 14.
6 . سوره سبأ (34): آيه 13.
7 . تفسير العياشى: 1 / 169 و 170، حديث 35، بحار الأنوار: 23 / 227 و 228، حديث 49.
8 . سوره نمل (27): آيه 59.
9 . سوره انبياء (21): آيه 19.
10 . الهداية الكبرى: 433.