معناى سوم؛ مستقرّ خدا
اگر سرّ را در «اختاركم لسرّه» به معناى سوم كه همان استقرار بود بگيريم و به «سرير» به اين مناسبت سرير گفته مى شود كه انسان روى آن استقرار دارد ـ خداوند متعال در اهل بيت عليهم السلام مستقر است و از آنان جدا نمى شود و آنان نيز از خداوند متعال جدا نمى شوند.
اين معنا نيز شواهد فراوان دارد كه «هم مع اللّه»، «اللّه معهم»، «اللّه عندهم»، و در احاديث قدسى نيز آمده است كه خداوند متعال مى فرمايد:
«أنا عند المنكسرة قلوبهم».1
مگر اين گونه نيست كه «قلب المؤمن عرش الرحمان»؟2
اصلاً خداوند متعال چنين مقام و مرتبه اى را به آن هايى كه نزدش مقرّب هستند، عنايت مى كند كه قرآن كريم مى فرمايد:
(وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ)؛3
گمان مبريد آنان كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند؛ بلكه آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزى مى خورند.
بنابراين، ائمّه عليهم السلام عند اللّه استقرار دارند و خداوند متعال عند اهل البيت استقرار دارد و مابين آن ها از حيث معنا و واقعيّت امر جدايى نيست.
علاّمه مجلسى رحمه اللّه روايتى را از كتاب مشارق أنوار اليقين تأليف مرحوم حافظ شيخ رجب برسى رحمه اللّه مى آورد كه در آن روايت آمده است:
فهم سرّ اللّه المخزون؛4
آنان سرّ مخزون الاهى هستند.
علما درباره شيخ رجب برسى رحمه اللّه و مطالب كتاب مشارق أنوار اليقين ديدگاه هاى متفاوتى بيان كرده اند.
مرحوم علاّمه امينى در كتاب الغدير به تفصيل از حافظ شيخ رجب بُرسى رحمه اللّه تجليل مى كند و از وى خيلى دفاع مى نمايد و او را از غلوّ كه به او نسبت داده شده، منزّه مى دارد.5
اما عمده، كلام خود علاّمه مجلسى رضوان اللّه عليه است. چون ما مطلب را از بحار الأنوار نقل كرديم. شيخ مجلسى رحمه اللّه در مقدّمه بحار الأنوار به هنگام شمارش منابع آن، چنين مى نويسد:
وكتاب مشارق الأنوار وكتاب الألفين للحافظ رجب البُرسي. ولا أعتمد على ما يتفرَّد بنقله، لاشتمال كتابيه على ما يوهم الخبط والخلط والإرتفاع؛
من به آن چه كه شيخ رجب برسى به تنهايى نقل كرده اعتماد نمى كنم، چون اين دو كتاب مشتمل هستند بر چيزى كه موهم غلوّ است.
آن گاه مى فرمايند:
وإنّما أخرجنا منهما ما يوافق الأخبار المأخوذةَ من الاُصول المعتبرة؛6
اما آن چه از اين دو كتاب آورده ايم روايت هايى است كه از اصول معتبر گرفته شده اند.
بنابراين، كلامى كه از اميرالمؤمنين عليه السلام خطاب به طارق روايت شده موافق اخبار مأخوذه از اصول معتبر است.
پس «واختاركم لسرّه» را به هر سه معنا مى توانيم بگيريم، هر چند در شروح زيارت جامعه جز همان معناى اوّل نباشد، معناى دوّم و سوّم را هم صحيح مى دانيم و هيچ اشكالى ندارد.
1 . منية المريد: 123، شرح الأسماء الحسنى: 1 / 146.
2 . بحار الأنوار: 55 / 39، ح 61، شرح الأسماء الحسنى: 1 / 34.
3 . سوره آل عمران (3): آيه 169.
4 . مشارق أنوار اليقين: 178، بحار الأنوار: 25 / 173، حديث 38.
5 . ر.ك: الغدير: 7 / 33، شماره 74. علاّمه امينى رحمه اللّه در توصيف حافظ شيخ رجب بُرسى رحمه اللّه چنين مى نويسد:
الحافظ الشيخ رضي الدين رجب بن محمّد بن رجب البرسي الحلّي، من عرفاء علماء الإمامية وفقهائها المشاركين في العلوم، على فضله الواضح في فن الحديث، وتقدّمه في الأدب وقرض الشعر وإجادته… وله في العرفان والحروف مسالك خاصّة، كما أنّ له في ولاء أئمّة الدين عليهم السلام آراء ونظريات لا يرتضيها لفيف من الناس، ولذلك رموه بالغلو والارتفاع، غير إنّ الحق أنّ جميع ما يثبته المترجم لهم عليهم السلام من الشؤون هي دون مرتبة الغلوّ غير درجة النبوّة… .
آن گاه علاّمه نمونه اى از اشعار او را پيرامون غدير مى آورد كه از جمله:
هو الشمس؟ أم نور الضريح يلوح؟ *** هو المسك؟ أم طيب الوصى يفوح؟
وبحر ندا؟ أم روضة حوت الهدى *** وآدم؟ أم سر المهيمن نوح؟
وداود هذا؟ أم سليمان بعده؟ *** وهارون؟ أم موسى العصا ومسيح؟
وأحمد هذا المصطفى؟ أم وصيّه *** علي؟ نماه هاشم وذبيح…
6 . بحار الأنوار: 1 / 10.