حق يعنى چه؟
حق در لغت عرب به معناى ثبوت، استحكام، صحّت و مطابقت است. راغب اصفهانى در معناى واژه «حق» مى نويسد:
أصل الحق المطابقة والموافقة.1
در منابع ديگر لغوى آمده است:
وهو يدلّ على إحكام الشيء وصحّته، فالحق نقيض الباطل.2
در علم فقه در كتاب بيع يكى از مسائل مقدّماتى مورد بحث اين است كه: ما هو الحق؟
روشن است كه ما در شريعت حقوق و احكامى داريم، فرق بين حكم و حق چيست؟ اين بحث مفصّلى دارد.
از طرف ديگر، يكى از اسماء خداوند متعال «الحق» است.
بنابراين، هر آن چه كه ثابت باشد و هيچ شكى در آن راه نداشته باشد، ما از آن به «حق» تعبير مى كنيم و شهادت مى دهيم. براى نمونه مى گوييم:
إنّ الموت حق والبعث حق والجنة حق والنار حق.
ما به اين امور ثابت شهادت مى دهيم، نمى شود در اين امور تشكيك كرد تا چه رسد به انكار.
از سوى ديگر، «حق» نقيض «باطل» است، شىء زائل را باطل مى گويند. در كتاب العين آمده است:
الحق نقيض الباطل.3
باطل نابود است و حق ثابت و ماندنى كه هيچ وقت از بين نمى رود، عوض نمى شود و هميشه محفوظ مى باشد.
1 . المفردات فى غريب القرآن: 125، تاج العروس: 6 / 315.
2 . معجم مقائيس اللغه: 2 / 16.
3 . كتاب العين: 3 / 6.