برپا كنندگان نماز
وَاَقَمْتُمُ الصَّلاةَ؛
شما نماز را برپا داشتيد.
… و اين، از جمله مواثيق بوده.
درباره نماز گذشته از بعضى از آيات قرآن مجيد كه در خلال بحث، خواهد آمد؛ اوصاف، عناوين و القابى براى نماز در روايات بيان شده كه اين روايات در كتاب وسائل الشيعه آمده است. در تعبيرى حضرتش مى فرمايد:
وجه دينكم الصلاة؛1
صورت دين شما نماز است.
وجه يعنى صورت، چون انسان ها به توسط اين عضو با اشخاص روبه رو مى شوند و هم ديگر را مى شناسند كه معرّف هر انسانى وجه اوست.
راغب اصفهانى در كلمه «وجه» مى گويد:
أصل الوجه الجارحة،…ولمّا كان الوجه أوّل ما يستقبلك وأشرف ما في ظاهر البدن استعمل في مستقبل كلّ شيء وفي أشرفه ومبدئه.2
در روايت ديگر از نماز به «عمود الدين» تعبير شده است. جابر گويد: امام باقر عليه السلام فرمود:
الصلاة عمود الدين… .3
نماز ستون دين است… .
اگر براى مثال دين را به يك خيمه تشبيه كنيم عمود آن، نماز است كه اگر نماز نباشد آن خيمه نخواهد بود.
در حديث ديگرى پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله مى فرمايند:
الصلاة ميزانٌ من وفى استوفى؛4
نماز ترازو است؛ (ترازوى اعتقادات و اعمال) كسى كه به اين عهد و پيمان عمل كند تمام حقّ خود را گرفته است.
در روايت ديگرى آمده كه امام رضا عليه السلام مى فرمايد:
الصلاة قربان كلّ تقي؛5
نماز موجب تقرّب و نزديكى هر پرهيزكارى به خداوند متعال است.
آرى، آن هايى كه مى خواهند به خداوند نزديك بشوند و تقوا هم دارند به توسط نماز به خدا نزديك مى شوند.
در روايت ديگرى از نماز به «أوّل ما يحاسب به العبد» تعبير شده است، آن جا كه ابوبصير مى گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه مى فرمود:
كلّ سهو في الصلاة يطرح منها غير أنّ اللّه تعالى يتمّ بالنوافل، إنّ أوّل ما يحاسب به العبد الصلاة، فإن قبلت قبل ما سواها…؛6
انسان هر اشتباه غير عمدى كه در نمازهاى واجب انجام بدهد خداوند با به جا آوردن نافله، آن اشتباه را برطرف مى كند. همانا نخستين چيزى كه در روز قيامت از بندگان حساب رسى مى شود نماز است. پس اگر مقبول افتاد ديگر عمل ها قبول مى شود… .
در تعبير ديگرى آمده است:
مثل الصّلاة مثل عمود الفسطاط؛7
مَثَل نماز مَثَل عمود خيمه است.
در روايت ديگرى از نماز همانند نهر جارى تعبير شده است. همان گونه كه نهر جارى وسيله طهارت است و پاكى و حيات نماز نيز اين گونه است. امام باقر عليه السلام مى فرمايند:
قال رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله: لو كان على باب دار أحدكم نهر فاغتسل في كلّ يوم منه خمس مرّات، أكان يبقي في جسده من الدَّرَن شيء؟
قلنا: لا.
قال: فإنّ مثل الصلاة كمثل النهر الجاري، كلّما صلّى صلاة كفَّرت ما بينهما من الذنوب؛8
پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله به يارانش فرمود: اگر كنار در خانه يكى از شما چشمه اى از آب روان باشد و هر روز پنج مرتبه خود را در آن بشويد آيا چيزى از آلودگى و كثافت در بدن او مى ماند؟
عرض كرديم: نه.
فرمود: نماز همانند آن چشمه روان است، هر زمان كه انسان نماز مى خواند گناهانى كه ميان دو نماز انجام شده از بين مى رود.
آن چه گذشت نگاهى به برخى از سخنان گهربار پيامبر خدا و ائمّه اطهار عليهم السلام درباره نماز بود، اينك بحث اين است به راستى ائمّه عليهم السلام از نظر عملى با نماز چگونه بوده اند؟
چه قدر به نوافل ملتزم بودند؟
بنابر تحقيقات انجام يافته، در احولات اميرالمؤمنين، سيّدالشهداء، امام سجّاد و امام رضا عليهم السلام چنين آمده است:
كان يصلّى في كلّ يوم و ليلة ألف ركعة؛9
حضرتش در شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواندند.
روزى اين مطلب را در محفلى مطرح كردم. برخى از اهل علمى كه شهرت دارند باور نمى كردند كه اميرالمؤمنين عليه السلام در شبانه روز 1000 ركعت نماز مى خواندند كه مگر مى شود انسان در هر 24 ساعت 1000 ركعت نماز بخواند و به كارهاى ديگرى هم بپردازد؟10
اهل سنّت درباره امام سجّاد عليه السلام نوشته اند كه در شبانه روز 1000 ركعت نماز مى خواندند. با تحقيقات انجام يافته اهل سنّت در احوالات حدود 20 تن از عالمان خود نوشته اند: كان يصلّى في كل يوم و ليلة ألف ركعة.11
در روايتى درباره امير مؤمنان على عليه السلام آمده است:
ولم يترك عليٌ صلاة اللّيل قطّ حتّى ليلة الهرير؛12
آن حضرت هيچ گاه نماز شبشان را ترك نكردند حتى در ليلة الهرير.
ليلة الهرير، نام شبى است كه در جنگ صفين نبرد دو سپاه تا صبح به طور متّصل ادامه داشت.
حال و فعل ائمّه عليهم السلام اين گونه بوده است. از اين رو راوى گويد: امام صادق عليه السلام مى فرمايند:
امتحنوا شيعتنا عند ثلاث: عند مواقيت الصلاة كيف محافظتهم عليها، وعند أسرارهم كيف حفظهم لها عند عدوّنا، وإلى أموالهم كيف مواساتهم لإخوانهم فيها؛13
شيعيان ما را سه موقع امتحان كنيد: موقع نماز خواندنشان در اول وقت كه چگونه اول وقت را رعايت مى كنند، موقعى كه اسرارى نزد آن ها به امانت گذاشته شود چگونه آن اسرار را نزد دشمنان ما نگه مى دارند، و موقعى كه خداوند ثروتى به آن ها داد، چگونه با برادران ايمانى خود همراهى مى كنند.
1 . الكافى: 3 / 270، حديث 16، وسائل الشيعه: 4 / 24، حديث 4416.
2 . المفردات فى غريب القرآن: 513.
3 . الأمالى، شيخ طوسى: 529، وسائل الشيعه: 4 / 27، حديث 4424، بحار الأنوار: 79 / 218.
4 . الكافى: 3 / 267، حديث 13، وسائل الشيعه: 4 / 33، حديث 4440، بحار الأنوار: 79 / 235.
5 . همان: 3 / 265، حديث 6، همان: 4 / 43، حديث 4469، همان: 79 / 307.
6 . همان: 3 / 268، حديث 4، همان: 4 / 108، حديث 4636.
7 . همان: 3 / 266، حديث 9، همان: 4 / 33، حديث 4438.
8 . تهذيب الاحكام: 2 / 237، حديث 938، وسائل الشيعه: 4 / 12، حديث 4387.
9 . الكافى: 4 / 154 حديث 1، بحار الأنوار: 79 / 311، حديث 18 به نقل از كتاب الملهوف سيد بن طاووس: 75، دعائم الإسلام: 2 / 330، حديث 1248، مستدرك الوسائل: 3 / 69، حديث 3048، المناقب، ابن شهرآشوب: 3 / 290، بحار الأنوار: 46 / 79.
10 . يكى از افرادى كه اين منقبت را دروغ پنداشته است؛ ابن تيميه است. وى در منهاج السنه مى نويسد: هذا لا يمكن إلاّ وجه يكره في الشريعة، أو لا يمكن مجال فلا يصلح ذكر مثل هذا في المناقب (منهاج السنه: 4 / 48 و 49).
11 . اين مطلب، پيرامون تراجم و شخصيت هاى ديگرى نيز آمده و از فضائل و منقبت هاى آن ها شمرده شده است. ذهبى شاگرد ابن تيميه اين مطلب را در ترجمه برخى از علماء نوشته است (ر.ك: سير اعلام النبلاء: 7 / 29).
علاّمه امينى رحمه اللّه در الغدير به اين موضوع اشاره كرده و مى نويسد:
ونحن نعرف من أصحابنا اليوم من يأتي بها في الليل تارة، وفي الليل والنهار أخرى، في أقلّ من سبع ساعات يصلّيها صلاة تامّة مع سورة التوحيد بالرغم من حسبان ابن تيمية استحالتها في اليوم والليلة، فإتيان ألف ركعة في الليل والنهار لا يستوعب كلّ الليل ولا يحتاج إلى قيام تمامه ولا إلى قيام نصفه… .
آن گاه 14 تن از تابعان و بزرگانى كه اين عمل را داشته اند، نام مى برد (ر.ك: الغدير: 5 / 28 و 30).
12 . بحار الأنوار: 80 / 23 به نقل از المناقب، ابن شهرآشوب: 1 / 388 و 389، وسائل الشيعه: 4 / 247، حديث 2 به نقل از ارشاد القلوب.
13 . الخصال: 103، حديث 62، بحار الأنوار: 80 / 23، حديث 42، وسائل الشيعه: 4 / 112، حديث 16.