برهان از نظر مصداقى
حال ببينيم كه «برهان» مصداقاً چه چيزى است كه به حضرات ائمّه عليهم السلام اختصاص پيدا كرده، آيا مقصود چيز معيّنى است كه در اختيارشان قرار گرفته يا مراد مطلق حجّت مطابق واقع مى باشد؟
به عبارت ديگر، آيا «برهان» در اين جمله عَلَمَ است بر شىء خاصّى يا مراد آن است كه ائمّه عليهم السلام اختصاص پيدا كرده اند به اقامه حجّت بر بندگان به آن گونه كه خود خدا اقامه مى كند؟
اينك مى گوييم: اگر مراد از برهان شىء معيّنى باشد چيست؟
محتمل است مراد قرآن مجيد باشد كه خداوند متعال فهم كلام خود را به ائمّه عليهم السلام اختصاص داده است و از قرآن به «برهان» مى شود تعبير نمود و ممكن است آيه مباركه:
(قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ)؛1
دليل روشن از جانب پروردگارتان براى شما آمد.
به قرآن تفسير كرد، كه قرآن يك حجّت صادقه اى است كه تا ابد با واقع مطابقت دارد و برهان رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله بر حقّانيت اسلام و رسالت خود و برهان ائمّه عليهم السلام بر امامت و ولايت خويش در برابر مخالفان مى باشد.
به راستى اين اختصاص چه معنايى دارد؟
يعنى بدون ترديد معارف، اسرار، حقايق، احكام و تمام خصوصيّاتى كه قرآن در جهت تربيت انسان و وصول او به كمال حقيقى دارد همه اين ها نزد ائمّه عليهم السلام خواهد بود.
و محتمل است مراد از «برهان» معجزه باشد، كه خداوند متعال معجزاتى را كه در مسير تربيت بشرى و اقامه حجّتى براى رسيدن او به كمال است، به ائمّه عليهم الصلاة والسلام اختصاص داده كه هر كدام از معجزات اختصاصى ائمّه حجّتى بر حقّانيت آن ها و مطابق بودن فرمايشات آن ها با واقع است.2
البته معجزه هميشه براى دعوت به ايمان، هدايت، رساندن به كمال مطلوب، باز داشتن از گمراهى و نجات دادن از ضلالت است. از اين روست كه در داستان موسى عليه السلام آمده كه به آن حضرت خطاب شد:
(اسْلُكْ يَدَكَ في جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوء وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَناحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذانِكَ بُرْهانانِ مِنْ رَبِّكَ إِلى فِرْعَوْنَ وَمَلاَئِهِ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمًا فاسِقينَ)؛3
دستت را در گريبان خود فرو بر و هنگامى كه خارج مى شود سفيد و درخشنده است بدون عيب و نقص دست هايت را بر سينه ات بگذار تا ترس و وحشت از تو دور شود. اين دو (معجزه عصا و يد بيضاء) دو برهان روشن از جانب پروردگارت به سوى فرعون و اطرافيان اوست و آنان قوم فاسقى هستند.
و محتمل است كه مراد اسم اعظم باشد كه به ائمّه عليهم السلام اختصاص دارد و موجب افضليّت آنان از همه عالميان گرديده، در برخى از دعاها آمده:
وباسمك الّذي جعلته عندهم وبه خصصتهم دون العالمين وبه أبنتهم وأَبَنتَ فضلهم من فضل العالمين، حتّى فاق فضلهم فضلَ العالمين جميعاً.
به هر تقدير، اين جمله از زيارت جامعه از دلايل افضليّت رسول اللّه و ائمّه عليهم السلام و تقدّمشان بر همه عالميان مى باشد، كه البته لفظ «عالميان» همه مقرّبان درگاه حق تعالى را شامل است.
1 . سوره نساء (4): آيه 174.
2 . ر.ك: تفسير مجمع البيان: 3 / 252، تفسير الصافى:1 / 525.
3 . سوره قصص (28): آيه 32.