خلاصه دودمان پيامبران
وَسُلالَةَ النَّبِيّينَ;
و (سلام بر شما) اى خلاصه دودمان پيامبران.
ائمّه عليهم السلام چكيده و خلاصه پيامبران هستند. درباره واژه «سلاله» در مجمع البحرين آمده است:
السلالة: الخلاصة، لأنّها تسلّ من الكدر ويكنّى بها عن النطفة أو ما ينسل من الشيء القليل… وسلالة الوصيين: أولادهم;1
سلاله به معناى چكيده و بيرون كشيده شده از ناخالصى است… و منظور از سلاله اوصيا، فرزندان آن هاست.
پس از بيان معناى اين واژه ذكر چند نكته در توضيح اين عبارت ضرورى است:
نكته نخست: در مورد حقيقت روح در مواردى از جمله در بحث معاد سخن به ميان آمده كه حقيقت هر انسانى به نفس اوست; يعنى همان كه در فارسى از آن به «من» تعبير مى كنند و مى گويند: دست من، سر من و پاى من.
و در جاى خود در علم فلسفه، در مسائل اعتقادى و كلامى مطرح مى شود كه بين روح و بدن چه نسبتى است؟
بى گمان، بدن در خدمت روح است، روح انسانى بدن را در مقاصد و اهدافش استخدام مى كند; ولى از آن جا كه بدن نيز در انجام عبادت ها، معصيت ها، خوبى ها و بدى ها با نفس شريك است، بايستى در روز معاد هم بدن باز گردد; چرا كه روز حساب رسى و پاداش و عقاب است. اين بحث در معاد جسمانى مطرح شده است.
كوتاه سخن اين كه اگر حقيقت انسان روح باشد، وجود ائمّه عليهم السلام بر وجود پيامبران پيشى گرفته است، گرچه آنان از سلاله پيامبران هستند.
نكته دوم: پيش تر گذشت كه نبوّت پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله پيش از نبوّت پيامبران ديگر بوده است. در اين باره احاديثى معتبر داريم، و بر اين اساس علما گفته اند كه آمدنِ پيامبران سلف و اجداد پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله به جهان هستى مقدّمه آمدن آن حضرت بوده است.
چنان كه بيان شد، در هر عالَم و جهانى كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله وجود داشته، امير مؤمنان على و ائمّه اطهار عليهم السلام نيز بوده اند و از آن حضرت جدا نبوده اند.
به رغم احترامى كه براى همه پيامبران به ويژه اجداد گرامى پيامبر اكرم بايد گزارد، اشرفيّت و افضليّت پيامبر اكرم و ائمّه عليهم السلام از آن ها، با اين كه «سلالة النبيين» هستند، منافات ندارد.
نكته سوم: با توجّه به مقتضاى حديث نور كه همه فرق اسلامى روايت نموده و همه مسلمانان درباره صحّت آن اتفاق دارند ـ كه در آينده در اين مورد سخن خواهيم گفت ـ اجداد رسول خدا صلى اللّه عليه وآله بى ترديد صاحبان مقاماتى بزرگ بوده اند. اينان وسيله اى براى آمدنِ آن حضرت به اين جهان بوده اند و همين طور مادرانشان. امّا ظرف يا وسيله بودن صُلب يا رحم براى آمدنِ پيامبر اكرم و ائمّه اطهار عليهم السلام به اين جهان هستى هرگز دليل افضليّت آن ها از پيامبر اكرم و ائمّه اطهار نمى تواند باشد.
نكته چهارم: گاهى فرزندى به مراتب از پدرش افضل است. پس خود فرزند بودن به تنهايى دليل مفضوليت نسبت به پدر و يا پدر بودن دليل بر افضليّت او نسبت به فرزند نيست.
اين موضوع در خصوص پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله امرى ضرورى است كه آن حضرت به طور اطلاق از همه پيامبران، آبا و اجداد خود، و از همه خلايق اشرف و برتر بوده است.
وقتى اين مطلب در مورد پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله تمام شود، گرچه از سلاله آن هاست، در مورد امير مؤمنان على عليه السلام نيز تمام خواهد بود.
البته در بحث هاى خود بيان كرده ايم كه به مقتضاى آيه مباهله امير مؤمنان على و پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله در همه فضايل، كمالات و مناقب جز نبوّت، مساوات و برابرى دارند.
از طرفى بنابر حديث تشبيه2 كه توضيحش خواهد آمد، امير مؤمنان على و ائمّه اطهار مجمع فضايل، مناقب و كمالاتى بوده اند كه در بين انبيا پراكنده بوده است. از اين رو اين كه ائمّه عليهم السلام «سلالة النبيين» هستند، هرگز با افضليّت پيامبر اكرم و ائمّه اطهار عليهم السلام از پيامبران منافاتى ندارد.
مطلب مهم اين كه افرادى كه با امير مؤمنان على مقابله و معارضه كرده اند و كسانى كه در هر زمانى در مقابل اهل بيت عليهم السلام عَلَم شده اند، نه تنها از سلاله پيامبران نبوده اند; بلكه خود، آبا و انسابشان آلوده بوده اند.
بنابراين سلاله پيامبران فقط به اهل بيت عليهم السلام نسبت داده مى شود و اين از فضايل بلكه خصايص آنان به شمار مى رود و موجب برترى آنان در مسائل امامت، ولايت و شايستگى براى پيروى و اقتدا به آنان است.
1. مجمع البحرين: 2 / 403.
2. گفتنى است كه اين حديث در كتاب هاى شيعه و سنّى نقل شده است. ما نيز در اين زمينه پژوهشى داريم كه در جلد نوزدهم نفحات الازهار چاپ شده است كه به فارسى نيز ترجمه شده است.