سروران صاحب اختيار
وَالسّادَةِ الْوُلاةِ;
و (سلام) بر سروران صاحب اختيار.
واژه «سادة» جمع سيّد و واژه «ولاة» جمع والى است كه به ترجمه فارسى مى شود: بزرگان صاحب اختيار. واژه «سيّد» در لغت عرب چنين معنا شده است:
السيّد الرئيس الكبير في قومه المطاع في عشيرته وإن لم يكن هاشمياً وعلوياً;1
سيّد همان بزرگ و آن شخص يا شخصيّتى است كه در گروه، قبيله، جامعه و شهر خود مورد احترام و اطاعت آن هاست گرچه هاشمى و علوى نباشد.
به نظر مى رسد كه از همين رو، مسلمانان به ذريّه رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله «سيّد» مى گويند كه چنين امتيازى بر ديگر مسلمانان دارند و بدين جهت، بايد به آنان احترام گزارد.
بنابراين، مورد احترام بودن، شاخص بودن و مطاع در بين مردم بودن همان سيادت و آقايى است. از طرفى، ولايت ائمّه عليهم السلام اختياردارى آنان است; از اين رو، آنان سروران صاحب اختيار هستند.
از سوى ديگر، واژه «السادة» اطلاق و عموم دارد; يعنى آنان سروران همه اُمّت ها و سادات همه خلايق هستند. چنان كه «ولايت» نيز اطلاق دارد; يعنى آنان در همه امور و شئون ولايت دارند; تكوينى باشد يا تشريعى.
و به عبارت ديگر مطاع بودن در معناى «سيّد» از نظر لغوى و عرفى وجود دارد، اما مطاع بودن در چه؟ و مطيع كيست؟ و هم چنين در طرف «الولاة» ولايت در چه؟ و بر كه؟ متعلّق محذوف است و حذف المتعلّق يدل على العموم،، بنابراين هر دو طرف اطلاق پيدا مى كند.
آرى، خداوند متعال چنين مقامى را به ائمّه اطهار عليهم السلام داده است و اين مطاع بودن و ولايت به اذن خداوند متعال است، هر چند آنان عبد و مخلوق خداى سبحان هستند. در آيه اى از قرآن كريم مى فرمايد:
(أَمْ يَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهيمَ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْناهُمْ مُلْكًا عَظيمًا);2
يا اين كه به مردم ]ائمّه عليهم السلام[ نسبت به آن چه خداوند از فضلش به آنان بخشيده حسد مىورزند! ما به خاندان ابراهيم، كتاب و حكمت داديم و حكومت عظيمى براى آنان عطا كرديم.
بنابر روايتى كه ذيل آن وارد شده، مراد از «ملك عظيم» ولايت تكوينى است.
اما در ولايت تشريعى رسول اللّه، استدلال مى شود به آيه مباركه:
(النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ);3
پيامبر به مؤمنان، از خودشان اولى و شايسته تر است;
و با استناد به قول پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله كه فرمود:
ألست أولى بكم من أنفسكم؟… فمن كنت مولاه فهذا علي مولاه;4
آيا من اولى به شما از شما نيستم؟ گفتند: چرا، فرمود: پس هر كه من مولا و سرپرست او هستم پس اين على مولا و سرپرست اوست;
ولايت تشريعى ائمّه عليهم السلام ثابت مى شود كه در جاى خود بحث خواهيم كرد.
و ولايت آن بزرگواران بر احكام شرعيّه را در گذشته به اختصار بيان كرديم.
1. مجمع البحرين: 2 / 448.
2. سوره نساء (4): آيه 54.
3. سوره احزاب (33): آيه 6.
4. الكافى: 1 / 420، حديث 42، الامالى، شيخ طوسى: 254، حديث 456، بحار الانوار: 29 / 82، حديث 2، مسند احمد بن حنبل: 4 / 370، المستدرك على الصحيحين: 3 / 109، مجمع الزوائد: 9 / 104.