معرفت و شناخت أئمّه از ديدگاه روايات
هر يك از ما به ائمّه اطهار عليهم السلام به اندازه گستره فكرى، فهم و درك خود معرفت داريم; ولى براى شناخت امامان معصوم عليهم السلام در روايات معرفتى تأكيدهاى ويژه اى وجود دارد.
در روايتى كه در كتاب كافى نقل شده، اين گونه مى خوانيم:
زراره گويد: به امام باقر عليه السلام عرضه مى داشتم:
أخبرني عن معرفة الإمام منكم واجبة على جميع الخلق؟
آيا شناخت امام از شما خاندان بر همه مردم لازم است؟
حضرتش فرمود:
إنّ اللّه عزوجل بعث محمّداً صلى اللّه عليه وآله إلى الناس أجمعين رسولاً وحجّة للّه على جميع خلقه في أرضه; فمن آمن باللّه وبمحمّد رسول اللّه واتبعه وصدَّقه فإنّ معرفة الإمام منّا واجبة عليه;1
به راستى كه خداوند متعال حضرت محمّد صلى اللّه عليه وآله را براى همه مردم به عنوان پيامبر و حجّت خود در روى زمين و براى تمامى آفريدگانش برانگيخت. پس، هر كه مؤمن به خدا و به محمّد رسول اللّه باشد و از او متابعت كرده و او را تصديق نمايد، معرفت امام از ما اهل بيت نيز بر او واجب است.
روى اين نكته اى كه تأكيد شده، اگر معرفت مقامات و حقّانيّت امام عليه السلام بر تك تك ما واجب باشد، بايد در پى معرفت باشيم و اگر معرفت داريم، بايستى در پى افزايش آن باشيم.
و جالب است كه اين مضمون از فرمايشات رسول اكرم و اهل بيت در كتب اهل سنّت نيز روايت شده، حافظ طبرانى به سند خود از امام مجتبى عليه السلام آورده كه رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله در حديثى فرموده:
والذي نفسي بيده لا ينفع عبداً عمله إلاّ بمعرفة حقنا.2
اگر وظيفه ما چنين مقرّر شده و اگر اين زيارت ها اين اثر را در پى دارد، پس بايستى به اين زيارت ها ملتزم بود; چرا كه زيارت جنبه مقدّميّت را براى آن امر واجب دارد.
در روايت ديگرى جابر گويد: از مولايم امام باقر عليه السلام شنيدم كه مى فرمود:
إنّما يعرف اللّه عزّوجلّ ويعبده من عرف اللّه وعرف إمامه منّا أهل البيت. ومن لا يعرف اللّه عزّوجلّ ولا يعرف الإمام منّا أهل البيت; فإنّما يعرف ويعبد غير اللّه;3
تنها كسى به خداى تعالى شناخت دارد و او را مى پرستد كه خدا را بشناسد و امامش را از ما خاندان بشناسد. كسى كه خدا را نمى شناسد و با امامى از خاندان ما اهل بيت نيز آشنا نيست، در واقع غير خدا را مى شناسد و مى پرستد.
با توجّه به اين روايت زيبا، اگر معرفت به أئمّه عليهم السلام نباشد، عبادت غير اللّه خواهد بود. از اين رو معرفت امام واجب است تا عبادت خدا انجام پذيرد. از طرفى، اگر زيارت امام عليه السلام موجب معرفت امام است، پس بايستى به زيارت رفت.
روى همين اصل بعضى از فقهاى ما فتوا مى دهند كه قدر متيقّن اين است كه زيارت حضرت سيّدالشهداء عليه السلام در كربلا در طول عمر براى كسى كه تمكّن دارد يك مرتبه واجب است.
شيخ بزرگوار ابن قولويه در كتاب كامل الزيارات، روايات بسيارى را در اين زمينه نقل كرده است. از اين رو در زمان هاى قديم مردم با همه سختى ها براى زيارت به كربلا مى رفتند و علما و فقهاى ما نه تنها آن ها را منع نمى كردند، بلكه تشويق هم مى نمودند; زيرا تحمّل اين مسير موجب افزايش معرفت به امام عليه السلام است و افزايش معرفت امام، همان عبادت خداى متعال است.
در روايت جالب ديگرى مى خوانيم كه حضرتش مى فرمايد:
إنّكم لا تكونون صالحين حتّى تعرفوا ولا تعرفوا حتى تصدّقوا ولا تصدّقوا حتى تسلّموا;4
شما هرگز در زمره شايستگان قرار نخواهيد گرفت مگر معرفت داشته باشيد و معرفت نمى يابيد مگر به مقام تصديق برسيد و به مقام تصديق نمى رسيد مگر تسليم باشيد.
1. الكافى: 1 / 181 ـ كتاب الحجة ـ باب معرفة امام، حديث 3.
2. المعجم الاوسط: 3 / 122 ـ 2251.
3. همان: حديث 4.
4. همان: 181 و 182، حديث 6.