خداى عزيز و حكيم
لا إلهَ إلاّ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ;
معبودى جز او نيست و او عزيز و حكيم است.
در پايان عبارت، كلمه «لا إله إلاّ هو» تكرار شده; شايد به دليل اين است كه اين عبارت از آيه ذيل اقتباس شده است. در آيه اين گونه آمده است:
(قائِمًا بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ);1
خداوند به قسط و عدالت قيام دارد. معبودى جز او نيست، او عزيز و حكيم است.
پس هر معنايى كه در قرآن مجيد اراده شده، همان معنا در اين جا نيز اراده شده است. شايد اين عبارت تكرار شده تا وحدانيّت همراه با اين دو وصف و يا اين دو اسم «العزيز الحكيم» اعلان شود.
راغب اصفهانى درباره واژه «العزيز» مى نويسد.
العزيز الّذي يقهر ولا يقهر;2
عزيز كسى است كه غالب مى شود، ولى مغلوب نمى گردد.
شايد از مصاديق عدم مقهوريّت خداوند متعال، عدم معرفت به ذات خداوند متعال است; يعنى هيچ علمى از هيچ كسى قاهر و غالب نمى شود كه بتواند به ذات خداوند متعال برسد.
در مورد واژه «الحكيم» نوشته اند: «الموجد للأشياء على غاية الإحكام».3
1. سوره آل عمران (3): آيه 18.
2. المفردات في غريب القرآن: 333.
3. ر.ك: تاج العروس: 16 / 161، در اين منبع در معناى حكمت چنين آمده است: «فالحكمة من اللّه: معرفة الأشياء وإيجادها على غاية الإحكام».