رحمت الهى از ديدگاه قرآن
رحمت الهى در قرآن مجيد به تعابيرى گوناگون آمده است. خداوند متعال مى فرمايد:
(كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ);1
پروردگار شما رحمت و مهربانى را بر خود لازم شمرده است.
اين تعبير كنايه از ثبوت و حتميّت است. خداوند بر خود نوشت، خود را ملزم كرد، به عهده گرفت و متعهد شد و هميشه تعبيرهاى «كتب على» بيان كننده ثبوت و وجوب است، نظير آن جايى است كه مى فرمايد:
(يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا كُتِب عَلَيْكمُ الصيَامُ);2
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! روزه بر شما واجب شده است.
خود الزام رحمت بر نفس پروردگار لطف است. در آيه مباركه از چند جهت اطلاق وجود دارد: نوع رحمت، مورد رحمت و كيفيّت نزول رحمت. اين خود گستره رحمت را مى رساند. آن گاه اين رحمت با اين توسعه و گستردگى به دست ائمّه عليهم السلام است و مركزش آن بزرگواران هستند.
در آيه ديگرى مى فرمايد:
(وَرَحْمَت رَبِّك خَيرٌ مِّمَّا يجْمَعُونَ);3
و رحمت پروردگارت از تمام آن چه جمع آورى مى كنند، بهتر است.
به راستى اگر تمام نعمت ها و ثروت هاى دنيا در يك جا جمع گردد، رحمت پروردگارت از آن بهتر است. مركز همين رحمت و معدن آن ائمّه عليهم السلام هستند.
در جاى ديگرى مى فرمايد:
(وَرَحْمَتى وَسِعَت كلَّ شىْء);4
و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است.
مركز اين رحمت با همه گستردگى اش ائمّه عليهم السلام هستند. وقتى خود ائمه رحمت الهى هستند و رحمت او هر آن چه را واژه «شىء» صدق مى كند فرا گرفته; پس ائمه عليهم السلام كه جانشينان رسول خدا صلى اللّه عليه وآله هستند، ائمه همه انبياء و امم و همه ملائكه و صدّيقين و واسطه فيض بر همه اشياء در عوالم هستند.
شايد اين مطلب را بعضى تحمّل نكنند، ولى برهان بر آن وجود دارد.
1. سوره انعام (6): آيه 54.
2. سوره بقره (2): آيه 183.
3. سوره زخرف (43): آيه 32.
4. سوره اعراف (7): آيه 156.