استدلال يا استشهاد دانشمندان به زيارت جامعه
از جمله مواردى كه در كتاب هاى علماى ما به زيارت جامعه استدلال و استشهاد شده، تفسير آيه عجيبى است كه معانى بسيارى دارد و مقام بزرگى براى ائمه عليهم السلام بيان مى كند، آن جا كه مى فرمايد:
(بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ * لا يَسبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ);1
بلكه آنان بندگان گرامى اند كه در گفتار از او پيشى نمى گيرند و طبق فرمان او عمل مى نمايند.
* صاحب تفسير نور الثقلين در ذيل اين آيه شريفه مى نويسد:
وفي عيون الأخبار في الزيارة الجامعة للأئمّه عليهم السلام المنقولة عن الجواد عليه السلام: السلام على الدعاة إلى اللّه… وعباده المكرمين الّذين لايسبقونه بالقول وهم بأمره يعملون;2
در كتاب عيون أخبار الرضا عليه السلام در زيارت جامعه اى كه از امام جواد عليه السلام نقل شده است3 چنين آمده است: سلام بر فراخوانان به سوى خدا… و بندگان گرامى كه در گفتار از او پيشى نمى گيرند و طبق فرمان او عمل مى نمايند.
اين نويسنده به اين زيارت اعتماد كرده و بخشى از آن را براى تفسير آيه مباركه نقل نموده است.
* فيض كاشانى رحمه اللّه نيز در تفسير صافى روايتى را از امام عليه السلام نقل مى كند كه حضرتش فرمود:
نحن كلمة التقوى وسبل الهدى والمثل الأعلى;4
ما كلمه تقوا، راه هدايت و مثل اعلا هستيم.
وى پس از نقل اين روايت نورانى به عبارتى از زيارت جامعه استشهاد مى كند و مى نويسد:
وفي الزيارة الجامعة الجوادية عليه السلام: السلام على أئمّة الهدى… وورثة الأنبياء والمثل الأعلى;5
در زيارت جامعه آمده است: سلام بر پيشوايان هدايت… وارثان پيامبران و مثل هاى والا.
* شيخ حويزى در تفسير نور الثقلين در ذيل آيه مباركه (يَخْلُقُ ما يَشاءُ)مى نويسد:
وفي عيون الأخبار في الزيارة الجامعة للأئمّة عليهم السلام: السلام على الدعاة إلى اللّه…;6
در مورد ديگرى به عبارت ديگرى از اين زيارت اشاره مى كند و مى نويسد:
في عيون الأخبار في الزيارة الجامعة: خلقكم اللّه أنواراً وجعلكم بعرشه محدقين…;7
در عيون أخبار الرضا عليه السلام، در زيارت جامعه مى خوانيم: خداوند شما را نورهايى آفريد و به گرد عرش خود محيط قرار داد.
در جاى ديگر مى نويسد:
وفي الزيارة الجامعة: السلام على أئمّة الهدى…;8
در زيارت جامعه آمده است: سلام بر پيشوايان هدايت گر… .
وى در ذيل آيه شريفه تطهير نيز به فرازى از اين زيارت استدلال مى كند و مى گويد:
وفي الزيارة الجامعة: عصمكم اللّه من الزلل وآمنكم من الفتن…;9
در زيارت جامعه آمده است: خداوند شما را از لغزش ها نگاه داشت و از فتنه ها ايمن ساخت… .
هم چنين در مورد ديگرى مى نويسد:
فهل فصل الخطاب إلاّ معرفة اللغات؟ وفيه في الزيارة الجامعة: «وفصل الخطاب عندكم»;10
آيا فصل و ممتاز كننده كتاب جز آشنايى به لغات است؟ در زيارت جامعه آمده است: «و ممتازگر حقّ از باطل نزد شماست».
وى در همين بخش به عبارت ديگرى از اين زيارت اشاره مى كند و مى گويد:
وفي من لا يحضره الفقيه: في الزيارة الجامعة …: «وإياب الخلق إليكم وحسابهم عليكم»;11
در كتاب من لا يحضره الفقيه، در زيارت جامعه آمده است: «بازگشت خلق به سوى شماست و حساب خلق، نيز با شماست».
* محدّث فقيه، شيخ حرّ عاملى رحمه اللّه در وسائل الشيعة در ذيل روايتى مى نويسد:
فيه دلالة على رجعة النبي صلى اللّه عليه وآله والأئمّه عليهم السلام وفي الزيارة الجامعة ما هو أوضح من ذلك…;12
اين فراز بيان گر رجعت و بازگشت پيامبر صلى اللّه عليه وآله و امامان معصوم عليهم السلام است و در زيارت جامعه عبارتى آمده كه از اين بيان روشن تر است… .
* شيخ حسن بن سليمان حلّى رحمه اللّه در كتاب المحتضر از امام هادى عليه السلام اين گونه روايت مى كند:
آتاكم اللّه ما لم يؤت أحداً من العالمين;13
آن چه خداوند به شما عنايت فرمود به هيچ يك از جهانيان عطا نكرد.
* علاّمه مجلسى رحمه اللّه در بحار الانوار به زيارت جامعه استدلال مى كند و نسخه اى را بر نسخه اى ديگر ترجيح مى دهد و مى گويد:
الأصوب أن يكون «معروفين» بدل «معترفين» كما سيأتى في الزيارة الجامعة;14
صحيح اين است كه واژه «معروفين» به جاى واژه «معترفين» باشد، آن سان كه در زيارت جامعه خواهد آمد.
* وحيد بهبهانى رحمه اللّه زيارت جامعه را ارسال مسلّم نموده و در مورد أئمّه عليهم السلام مى گويد:
مع أنّهم عليهم السلام كما ذكروا في زيارة الجامعة الكبيرة: «فجاهدتم في اللّه حق جهاده حتّى أعلنتم دعوته»;15
با اين توصيف، ائمّه عليهم السلام همان گونه اند كه در زيارت جامعه آمده است كه در راه خدا آن گونه كه شايسته جهاد براى اوست، جهاد كرديد تا دعوتش را آشكار ساختيد».
* ميرزاى قمى رحمه اللّه در كتاب غنائم الأيام مى نويسد:
وما ورد في الزيارة الجامعة الكبيرة يشملهم جميعاً;16
و آن چه در زيارت جامعه آمده است همه آن بزرگواران را فرا مى گيرد.
* شيخ اعظم انصارى رحمه اللّه در كتاب الطهاره مى گويد:
ويؤيّد العموم الرواية المشهورة الواردة في الزيارة الجامعة، لكنّها مختصة بزيارة خاصّة;17
مؤيّد عموم، روايت مشهورى است كه در زيارت جامعه آمده است; ولى اين ويژه زيارت خاصّى است.
* فقيه همدانى در مصباح الفقيه در بخش غسل هاى مستحبى مى نويسد:
… أو ورد في خصوص زيارة مثل الرواية المشهورة الواردة في زيارة الجامعة الّتي يزار بها كلّ إمام، الآمرة بالغسل;18
از موارد غسل در خصوص زيارت، همانند روايت مشهورى است كه در زيارت جامعه وارد شده است; همان زيارتى كه هر امامى را مى توان با آن زيارت كرد و دستور غسل نيز دارد.
* صاحب تفسير الميزان نيز به اين زيارت اشاره مى كند و مى گويد:
وفي «الفقيه» عن الهادي عليه السلام في الزيارة الجامعة;19
در كتاب من لا يحضره الفقيه از امام هادى عليه السلام نقل شده كه حضرتش در زيارت جامعه فرمود… .
* در مصباح الفقاهه آقاى خويى رحمه اللّه در ذيل اين مسئله كه آيا كسى كه با اهل بيت عليهم السلام دشمنى مىورزد و محارب است، پاك است يا نجس؟ مى نويسد:
ويدلّ عليه أيضاً قوله عليه السلام في الزيارة الجامعة: «ومن جحدكم كافر…»;20
كلام امام عليه السلام در زيارت جامعه بر اين مطلب دلالت دارد كه «هر كس شما را انكار كند كافر است».
وى در جاى ديگرى مى نويسد:
… كما ورد في وجوب إطاعتهم وفي عدّة موارد من الزيارة الجامعة ذكر ذلك;21
… همان طور كه درباره وجوب اطاعت امام هاى معصوم عليهم السلام رواياتى وارد شده و در تعدادى از فرازهاى زيارت جامعه نيز ذكر گرديده است.
او هم چنين در كتاب الطهارة مى فرمايد:
إنّ المخالف لهم كافر، وقد ورد في الزيارة الجامعة;22
همان گونه كه در زيارت جامعه آمده است، مخالفت كننده با آنان كافر است.
* استاد ما مرحوم آقاى گلپايگانى قدس سرّه در بحث نجاست كفّار به زيارت جامعه استدلال كرده كه:
وفي الزيارة الجامعة: «من حاربكم مشرك»;23
و در زيارت جامعه آمده: «هر كه با شما سر ستيز داشته باشد مشرك است».
* در صراط النجاة نيز آمده است:
ولذا ورد في الزيارة الجامعة أنّهم الباب المبتلى به الناس;24
از اين رو، در زيارت جامعه آمده است كه آن بزرگواران همان درى هستند كه مردم به آن وسيله آزمايش مى شوند.
با توجّه به اين همه استشهاد، چون اندكى بينديشيم، معلوم مى شود كه اگر وثوق و اعتماد به ثبوت صدور اين زيارت از امام عليه السلام نبود، اين استدلال ها در كتاب هاى تفسيرى، حديثى، فقهى و… معنا نداشت و بسيار بعيد است كه اين بزرگان به آن چه اعتقاد به صدور و ثبوت سند آن نداشته باشند، استدلال و يا حتّى استشهاد كنند.
از طرفى، اين زيارت مورد توجّه بسيار بزرگان ما بوده تا جايى كه جمعى از آنان آن را شرح كرده اند، به بيان لغات، مفاهيم و معانى والاى آن پرداخته اند و وقت، نيرو و امكانات صرف كرده اند. همه اين ها قرينه اى قوى مى تواند باشد كه اين بزرگان معتقد به صدور اين زيارت بودند.
با نگاهى گذرا به كتاب ارزشمند الذريعة إلى تصانيف الشيعه اثر شيخ ما، شيخ آقابزرگ تهرانى رحمه اللّه متوجّه خواهيم شد كه چه قدر شرح بزرگ و كوچك بر اين زيارت به رشته تحرير در آمده است. اين كتاب بيش از بيست شرح را براى اين زيارت آمار داده است.
از سوى ديگر، دانشمندان بزرگى هم چون مجلسى اوّل، مجلسى دوم، سيّد جزايرى، شيخ بحرانى نويسنده كتاب الحدائق، و شيخ بهايى رحمهم اللّه به اين زيارت توجّه كرده اند و در ضمن شرح تهذيب الاحكام و من لا يحضره الفقيه اين زيارت را نيز شرح نموده اند.
1. سوره انبياء (21): آيه 26 و 27.
2. تفسير نور الثقلين: 3 / 421، حديث 41.
3. در نسبت زيارت جامعه به امام جواد عليه السلام كه در چند كتاب ديگر نيز آمده، اشتباهى رخ داده است; چرا كه اين زيارت از امام هادى عليه السلام مى باشد.
4. تفسير الصافى: 4 / 130.
5. همان.
6. تفسير نور الثقلين: 3 / 421، حديث 41.
7. همان: 3 / 608، حديث 183.
8. همان: 4 / 180، حديث 46.
9. همان: 4 / 271، حديث 88 .
10. همان: 4 / 444، حديث 12.
11. همان: 5 / 569، حديث 33.
12. وسائل الشيعه: 14 / پاورقى 579.
13. المحتضر: 26، حديث 21 و 219، حديث 282.
14. بحار الانوار: 97 / 204، حديث 1.
15. الرسائل الفقهيّه: 179.
16. غنائم الايام: 1 / 265.
17. كتاب الطهاره، شيخ انصارى: 2 / 329.
18. مصباح الفقيه: 1 ق 2 / 438.
19. تفسير الميزان: 20 / 277.
20. مصباح الفقاهه: 1 / 504.
21. همان: 3 / 281.
22. كتاب الطهارة، خويى: 2 / 84 .
23. نتائج الافكار في نجاسة الكفّار: 190.
24. صراط النجاة: 3 / 419، سؤال 1225.