اهل بيت عليهم السلام و اقامه لوازم امامت و مهترى
امامان از اهل بيت عليهم السلام لوازم امامت را به خوبى برپا نمودند كه همان نگهدارى دين و پاسداشت و آموزش آن و نيز دعوت به سوى آن بود. حضرت على عليه السلام در اين باره مى فرمايند:
بنا اهتديتم في الظلماء، وتسنّمتم ذروة العلياء، وبنا أفجرتم عن السرار؛1
فقط به وسيله ما در تاريكى ها راهنمايى و هدايت شديد و به قله هاى خوبى و صفات نيكو راه برديد و به كمك ما از تاريكى ها به روشنايى راه پيموديد.
يعنى به وسيله ما از تاريكى هاى نادانى و گمراهى به روشنايى دانش و هدايت راه پيموديد و به همين معنا در جاى ديگر فرموده اند:
بنا يستعطى الهدى ويستجلى العمى؛2
هدايت تنها به وسيله ما بخشيده مى شود و تاريكى ها و كورى ها از بين مى رود و روشن مى گردد.
كلينى رحمه اللّه روايتى را در تفسير آيه شريفه ذيل نقل مى كند، آن جا كه مى فرمايد:
(وَمِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ)؛3
و از آفريدگان ما گروهى هستند كه به حق و راستى هدايت مى نمايند و فقط به حقيقت راه مى پيمايند.
حضرت فرمودند:
هم الأئمّة صلوات اللّه عليهم؛4
منظور از اُمّت (در اين آيه) همان امامان عليهم السلام هستند.
در روايتى امام صادق عليه السلام مى فرمايد: پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمودند:
إنّ عند كلّ بدعة تكون من بعدي يُكاد بها الإيمان وليّاً من أهل بيتي موكلا به، يذبّ عنه، وينطق بإلهام من اللّه، ويعلن الحق وينوره، ويردّ كيد الكائدين…؛5
همانا نزد هر بدعت و فتنه اى كه ايمان و اعتقاد انسان ها را نزديك است از بين ببرد، امامى از خاندانم قرار دارد؛ در حالى كه وكيل بر آن است و از حق دفاع مى نمايد و به مدد الهام الاهى به زبان مى آيد و مسير حق را روشن و نورانى مى نمايد و مكر تمام مكّاران را باز مى گردانند.
و چقدر مصاديق اين معنا بسيار است؟!
آرى، كسانى كه لباس خلافت و رياست را به زور به تن كردند و بر تمام كارها و برنامه هاى مسلمانان چيره شدند، همواره در مشكلات و سؤالات سخت به امامان از خاندان پيامبر مراجعه مى كردند. حافظ نووى در زندگى نامه امير مؤمنان على عليه السلام مى نويسد:
بزرگان صحابه و ياوران پيامبر از او مسائل را مى پرسيدند و در موقعيّت هاى بسيارى و سؤالات مشكل به فتاواى او و گفتارش رجوع مى كردند و از او جواب مى خواستند و اين موضوع مشهورى است.6
1 . نهج البلاغه: 51 .
2 . همان: 201.
3 . سوره اعراف: آيه 181.
4 . الصافى فى تفسير القرآن: 309.
5 . الكافى: 1 / 54.
6 . تهذيب الأسماء: 1 / 346.