طريق پنجم
بعد از ابطال چهار طريق گذشته، تنها راهى كه براى خصم نسبت به از كار انداختن «حديث ثقلين» باقى مانده، طريق شيخ الاسلام اهل سنّت جناب ابن تيميّه است.
ابن تيميّه مى گويد: اين حديث (حديث ثقلين) دروغ است.
چه راه آسان و خوبى! چرا اهل سنّت از اين راه با همه سهولتى كه دارد غافل بودند؟ چرا خود را به زحمت تحريف «حديث ثقلين» انداختند تا موجبات بدنامى و خيانت را براى خودشان فراهم آورند؟ چرا «حديث ثقلين» را طرف معارضه با عبارتى موهوم و ساختگى بنام «حديث اقتداء به شيخين» قرار دادند تا آن همه حمله هاى صحيح به آنان شود؟ چرا ابن جوزى خودش را به زحمت تضعيف رجال سند «حديث ثقلين» مى اندازد؟ و چرا و چرا…؟!!
اى كاش تمام اينها از فكر بكر و وذوق سليم و نظر ثاقب!!! ابن تيميّه الهام مى گرفتند و بجاى آن راههاى پر پيچ و خم، به اين ساده ترين راه!! چنگ زده و خيال خود و شيعه اماميّه را در ارتباط با تمسّك به «حديث ثقلين» راحت مى كردند.
آرى، حديث ثقلينى كه روى حساب قواعد علمى و مباحث علم رجال و درايه، فوق حدّ تواتر بوده و راهى براى انكار آن وجود ندارد، اينجور بازيچه افكار شيطانى امثال شيخ الاسلام اهل سنّت جناب ابن تيميّه واقع گرديده است.
آرى، بين ابن تيميّه و امثال او و بين اهلبيت پيامبر خوب حاكمى است خدا، و او بهترين حاكمين است.
وصلّى الله على محمّد وآله الطّاهرين