طريق اوّل
مبتكر!! اين طريق «ابوالفرج ابن جوزى» است.
ابن جوزى كتابى تأليف كرده است بنام «العِلَل المتناهية فى الاحاديث الواهية»، و احاديثى را كه به خيال خودش «ضعيف» بوده و از نظر سند مخدوش است در آن كتاب درج كرده است(1)، وى «حديث ثقلين» را از جمله آن احاديث قرار داده، او اين حديث شريف را با يك سند ـ آرى، فقط با يك سند ـ نقل كرده و پس از آن در سلسله سند حديث خدشه نموده است(2).
و ما تاكنون غير از «ابن جوزى» به كس ديگرى برخورد نكرده ايم كه «حديث ثقلين» را از نظر سند تضعيف كرده باشد، و لذا تعجّبى ندارد اگر مى بينيم عدّه زيادى از بزرگان محقّقين عامّه بعد از ابن جوزى، او را در اين كار تخطئه كرده و عملش را مردود دانسته اند.
و ما اكنون فقط به ذكر اسامى معدودى از كسانيكه ابن جوزى را نسبت به تضعيف سند «حديث ثقلين» تخطئه كرده اند اكتفاء مى نمائيم:
1 ـ سبط ابن جوزى ـ نواده دخترى او ـ در كتاب «تذكرة الخواصّ».
2 ـ حافظ سخاوى در كتاب «ارتقاء الغرف».
3 ـ حافظ سَمْهودى در كتاب «جواهر العقدين».
4 ـ ابن حجر مكّى در كتاب «الصّواعق المحرقة».
5 ـ عبدالرّؤوف مناوى در كتاب «فيض القدير».
بسى جاى شگفتى است كه: حديثى را كه اعلام محدّثين عامّه نقل كرده و صريحاً حكم به صحّت سند آن بلكه تواتر آن نموده اند، چگونه شخصى مانند ابن جوزى به خود جرأت داده و در سند آن مناقشه مى كند؟
تنها چيزى كه موجب تسلّى خاطر انسان بوده كه شخص بتواند اين اعمال ناجوانمردانه كه منشأ آن چيزى جز تعصّب در افكار و وهميّات، و عناد نسبت به حقّ نيست را تحمّل نمايد اين است كه: اين جناب ابوالفرج ابن جوزى شخصى است كه در نزد بزرگان عامّه به تعصّب و تعاند نسبت به حقّ معروف و مشهور بوده، و همگان متّفقند كه اين شخص در تضعيف احاديث يا جعلى شمردن آنها از بى پروائى خاصّى برخوردار است، لذا، تمام آنان، ابن جوزى را در اين رفتار تخطئه نموده، و ديگران را از سلوك مسلك ابن جوزى جدّاً برحذر داشته اند.
و ما قبلاً مصادر معتبر «حديث ثقلين» را ذكر كرديم، اكنون فقط اشاره اى گذرا به نام ناقلين اين حديث شريف مى نمائيم:
1 ـ مسلم بن حجّاج در كتاب «صحيح مسلم»، كه البتّه همانطور كه بيان شد حديث را ناقص نقل كرده است.
2 ـ ترمذى در «صحيح ترمذى».
3 ـ ابن خزيمة (كه در نزد عامّه مشهور است به: امام ائمّه حديث) در كتاب «صحيح».
4 ـ ابو عوانه در كتاب «المسند».
5 ـ حُمَيدى در كتاب «الجمع بين الصّحيحين».
6 ـ رزين بن معاويه عبدرى در كتاب «تجريد الصّحاح».
7 ـ حاكم نيشابورى در كتاب «المستدرك».
8 ـ ابن اسحاق در كتاب «سيره».
9 ـ ضياء مقدسى در كتاب «المختارة».
10 ـ بغوى در «مصابيح السّنّه».
11 ـ محاملى.
12 ـ ابن النجّار.
13 ـ نووى.
14 ـ حافظ مِزّى.
15 ـ شمس الدّين ذهبى.
16 ـ ابن كثير دمشقى.
17 ـ حافظ هيثمى.
18 ـ جلال الدّين سيوطى.
19 ـ شهاب قسطلانى.
20 ـ ابن حجر مكّى.
21 ـ عبدالرّؤوف مناوى.
22 ـ زرقانى مالكى.
23 ـ ولى الله دهلوى.
(1) ابن جوزى كتاب ديگرى تأليف نموده بنام «الموضوعات» كه در آن كتاب رواياتى را كه به نظر خودش «جعلى» و دروغ است جمع آورى نموده است.
(2) العلل المتناهية فى الاحاديث الواهية: ج1/268، حديث 432، چاپ دارالكتب العلميّة ـ بيروت ـ 1403 هـ.ق.